چهارم. تصوّر از آینده: پایانپذیر دانستن مشکلات و انتظار فرج داشتن، موجب افزایش رضامندی میشود.
پنجم. ارزیابی از حال: اگر انسان در کنار مشکلات، نکات مثبت دیگری را که گاه فراوان و باارزشتر از محرومیت هستند، درک کند، بر وی سخت نخواهد گذشت.
ششم. نوع نگاه انسان به مصیبت: اگر انسان آن گونه که هست، بلایا را خوب و زیبا و مایه خیر بداند، سختی آن، چندان وی را نمیآزارد که بیتاب و ناراضی سازد.
هفتم. اندازهگذاری بلایا: وقتی انسان بلایا را بزرگ بشمارد، نمیتواند آنها را تحمّل کند؛ امّا اگر آنها را با روشهایی که وجود دارد، کوچک سازد، توان تحمّل آنها را خواهد یافت.
هشتم. تصوّر فرد از دیگران: اگر انسان دیگران را در خوشی و خود را تنها قربانی بلا بداند، توان تحمّل سختی نخواهد داشت؛ امّا اگر بداند که دیگران نیز همانند او، در گذشته، الان یا در زمانهای دیگر دچار سختی شده یا میشوند، فشار روانی او کاهش مییابد.
نهم. تنظیم فشار روانی: اگر انسان فشار روانی گذشته، حال و آینده را بر زمان حال جمع کند، نمیتواند تحمّل کند و راضی باشد؛ امّا اگر رنج مصیبتها را بر گذر زمان توزیع کند، توان تحمّل او افزایش مییابد و فشار روانی کاسته میشود.
دهم. توسّل در بلاها: اگر انسان منبع مطمئنی برای مددجویی بیابد و به آن توسّل کند، تقویت میشود و نجات مییابد.
یازدهم. احساس مسئولیت ما نسبت به دیگران: اگر ما به غم دیگران اهمیت دهیم و نسبت به آن احساس مسئولیت کنیم و برای بر طرف شدن آن اقدام نماییم، موجب احساس خوشایند در انسان و گشوده شدن گرهها میشود.