است. از این رو، کسی که رفق نداشته باشد، از برکات آن نیز محروم میشود.
و سرانجام در موردی جالبتر، به مسئله «مصیبت» اشاره شده که موضوع اصلی بحث ماست. ما ورود مصیبت را نشانه محرومیت میدانیم؛ امّا بر اساس روایات، محروم کسی است که از پاداش صبر بر مصیبت، محروم باشد. خواهیم گفت که یکی از فلسفههای سختیهای زندگی، زمینهسازی برای کسب پاداش است. مصیبتزدهای که پاداش آن را نصیب خود کند، محروم نیست. پس از رحلت پیامبر خداصلی الله علیه و آله زمانی که وقت تعزیت فرا رسید، فردی که اهل بیت علیه السلام صدایش را میشنیدند، ولی خودش را نمیدیدند، آمد و در بخشی از سخن خود چنین گفت: «فَإِنَّ المُصابَ مَن حُرِمَ الثَّوابَ؛ مصیبتدیده[ی واقعی]، کسی است که از پاداش، محروم بماند».۱ این نشان میدهد که صِرف مصیبت، محرومیت نیست؛ بلکه از دست دادن پاداش آن، محرومیت است.
در روایتی دیگر آمده که امام صادقعلیه السلام در تبیین مصیبت واقعی، به اسحاق بن عمّار میفرماید:
۰.لا تَعُدَّنَّ مُصیبَةً اُعطِیتَ عَلَیها الصَّبرَ، واستَوجَبتَ عَلَیها مِنَ اللّهِ عزّ و جلّ الثَّوابَ، إنَّما المُصیبَةُ الّتی یحرَمُ صاحِبُها أجرَها وثَوابَها إذا لَم یصبِرْ عِندَ نُزولِها.۲
۰.مصیبتی را که نعمتِ صبر در برابر آن به تو داده شده و به سبب آن، مستوجب پاداش خداوند عزّ و جلّ شدهای، نباید مصیبتْ به شمار آوری؛ مصیبت، آن است که مصیبتدیده، به سبب صبر نکردن بر آن، از اجر و پاداشش محروم شود.
دو. واژه خُسران
معنا و مفهوم محرومیت را در آیات و روایات خُسران نیز میتوان مشاهده نمود. در این متون، موارد گوناگونی بیان شده است. یکی از مهمترین آنها «خودزیانی» است که در آن، انسان، نه مال و ثروت، و حتّی سلامتی و امنیت، بلکه همه هستیِ انسانیِ خود را از دست