از مجموع این یافتهها میتوان گفت که صبر، چند مؤلّفه اساسی دارد:
۱. انعطاف؛ یعنی پذیرش موقعیت ناخوشایند به عنوان یک واقعیت.۱ از این مؤلّفه در ادبیات دین، با عنوان رفق و مدارا با زندگی نیز یاد میشود. ورود مشکلات، همانند توفانی است که در محدوده زندگی ما میوزد. فرد صبور، در برابر مشکلات نمیایستد؛ بلکه آنها را میپذیرد و خود را با وضعیت جدید، هماهنگ میسازد و انطباق میدهد.
۲. شجاعت؛ یعنی دلیر بودن و نهراسیدن از ورود مشکلات. مشکلات و سختیها، ظاهری ترسناک و خوفبرانگیز دارند. فرد صبور، دل شیر دارد و از مواجهه با مشکلات نمیهراسد و فرار نمیکند.
۳. استقامت؛ یعنی پایداری بر اصول ارزشی و حفظ تعادل روانی.۲ ورود مشکلات و فشار روانی ناشی از آن، دو چیز را به مخاطره میاندازد و آن را تهدید میکند: یکی تعادل روانی و دیگری ارزشهای انسان را. فرد صبور، چنان پایدار است که اوّلاً هجوم مشکلات، سیستم روانی او را مختل نمیکند و ثانیاً بر اصول و ارزشهای خود پایدار میماند و آنها را از دست نمیدهد.
۴. خویشتنداری؛ یعنی بازداری نفس از انجام دادن کارهای ناشایست.۳ فشار حاصل از موقعیت ناخوشایند، انسان را بیتاب میکند و همین ممکن است موجب بروز رفتارهای نادرست شود. فرد صبور، نفس خود را مهار میکند و از بروز رفتارهای نادرست جلوگیری مینماید.
۲. مکانیزم تأثیر صبر بر رضامندی
از مسائل مهم در این بحث، چگونگی تأثیر صبر بر رضامندی است. صبر در موقعیت بلاها و سختیها جایگاه ویژهای دارد. این عنصر، از چند طریق بر رضامندی اثر میگذارد:
یکی کاستن از فشار روانی و «مهار خلق منفی» در آن موقعیت است. کسی که دچار