47
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

است، لازم است پیشینه روان‏شناسی مثبت‏گرا، پیشینه شادکامی در روان‏شناسی، و پیشینه مطالعات اسلامی در این باره بررسی شوند. از این رو، در ادامه به بررسی آنها می‏پردازیم.

الف ـ‏ پیشینه روان‏شناسی مثبت‏گرا

کریستوفر پترسون۱ در کتاب مبانی روان‏شناسی مثبت‏گرا،۲ معتقد است که روان‏شناسی مثبت‏گرا گذشته‏ای طولانی و پیشینه‏ای بسیار کوتاه دارد.۳ وی در این زمینه، معتقد است که هرچند این حوزه از سال ۱۹۹۸م، توسط مارتین سلیگمن و همکاران او ابداع شد، ولی مدّت‏ها پیش از سلیگمن، در آثار روان‏شناسانی چون آبراهام مَزلو۴ مطرح شده بود، از جمله در آثار وی، آن‏جا که از خلّاقیت و خودشکوفایی سخن می‏گوید، بر وجوهی از جنبه‏های مثبت در آدمی و در روان‏شناسی، تأکید شده است. با این حال، آنچه به عنوان روان‏شناسی مثبت‏گرا شناخته می‏شود، به طور مشخّص از سال ۱۹۹۸م، توسط سلیگمن آغاز و از سال ۲۰۰۰م، با اختصاص یکی از شماره‏های مجلّه روان‏شناس امریکایی۵ به این رشته، رسماً در متون روان‏شناسی وارد شد.

یورگنسن و نفستاد،۶ در بررسی ریشه‏های فلسفی، تاریخی و معرفت‏شناختیِ روان‏شناسی مثبت‏گرا، به فلسفه ارسطو باز می‏گردند و معتقدند که در نظریه کمال و رشد ارسطویی و همچنین در رویکرد روان‏شناسی مثبت‏گرا، مفهوم زندگی نیک (خوب)، بهزیستی یا شادکامی با مفهوم کارکرد مطلوب (بهینه) ارتباط دارند.۷

ب ـ‏ پیشینه شادکامی

از آن‏جا که شادکامی، موضوع مشترک تمام انسان‏هاست، افراد و مکاتب گوناگون، به بررسی ​

1.. Peterson, C.

2.. a primer in positive psychology.

3.. پترسون، ۲۰۰۶؛ به نقل از براتی ۱۳۸۸.

4.. Maslow, A.

5.. American psychologist.

6.. Jorgensen, I.S amp; Nafstad, H.E.

7.. براتی، ۱۳۸۸، ص۳۷.


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
46

خورده است. هر چند در شادکامی، اختلاف‏های زیادی وجود دارد و هر کدام از مکاتب و نظریه‏پردازان، بر اساس اصول و مبانی خود، آن را به گونه‏ای تعریف کرده‏اند، امّا همه در این تردید ندارند که سعادت، منتهای زندگی و هدف نهایی آن است و پس از آن، چیزی وجود ندارد و برای آن غایت دیگری در نظر گرفته نمی‏شود. بنا بر این، شادکامی، مسئله ساده و حاشیه‏ای نیست؛ بلکه موضوعی سرنوشت‏ساز و حیاتی به‏شمار می‏رود.

از سوی دیگر، آنچه در صحنه عمومی جامعه به چشم می‏خورد، احساس ناکامی و ناشادکامی است. مردم معمولاً معنای شادکامی و عوامل آن را نمی‏شناسند. لذا از آن به دورند و یا دست کم، دچار احساس ناشادکامی‏اند. از این رو، ضروری است که معنا، مبنا و عوامل شادکامی به درستی شناسایی شوند و به مردم آموزش داده شوند تا احساس شادکامی و نشاط و خرسندی از زندگی به وجود آید.

این در حالی است که متون دینی، آکنده از آموزه‏های سعادت‏بخش و شادکام کننده‏اند. دین در حقیقت، ارائه کننده برنامه شادکامی است. دین، تعریفی خاص از شادکامی دارد که با واقعیت‏های نظام آفرینش و حیات انسانی، هماهنگ است و مبنایی مشخص در این باره دارد که بر اساس آن، عوامل متعدّدی قرار می‏گیرند و به تحقّق شادکامی کمک می‏کنند. این آموزه‏ها ابتدا باید شناسایی و استخراج شوند و سپس طبقه‏بندی گردند و بر اساس آنها برنامه‏ای تدوین شود. با این رویکرد، بررسی‏های اندکی در این زمینه صورت گرفته که هم ناقص‏اند و هم ناکافی. این موضوع را در پیشینه اسلامی بحث، بیشتر بررسی خواهیم کرد. همه این امور نشان می‏دهند که این بخش از معارف اسلامی، به پژوهشی جدّی و عمیق نیازمند است که همه ابعاد شادکامی را بررسی نماید و با کشف سازه، مبنا و عوامل آن، الگویی اسلامی از شادکامی ارائه نماید. از این رو، پژوهش حاضر به این ضرورت پاسخ داده و بر آن است تا الگوی اسلامیِ شادکامی را ارائه و تبیین نماید.

۳. پیشینه پژوهش

هر چند این پژوهش در باره شادکامی در اسلام است، امّا از آن‏جا که با رویکردی روان‏شناختی به این موضوع می‏نگرد و پیش از این نیز در روان‏شناسی، به آن پرداخته شده ​

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 64146
صفحه از 839
پرینت  ارسال به