سه. مقدّر بودن امور خوشایند و ناخوشایند
این که خوشایند و ناخوشایند زندگی در دست کیست و چه کسی آن را تنظیم میکند، از مسائل مهمی است که در غم و شادی انسان نقش دارد. اگر انسان تصوّر کند که ناخوشایندهای زندگی، بیهدفاند و هیچ مدبّر حکیمی آنها را مدیریت نمیکند، بدیهی است که از وقوع آنها، ناخرسند میشود. همچنین اگر کسی جز خود را در ورود نعمت، دخیل نداند، دچار غرور و سرخوشی میشود. امّا اگر بداند که همه امور خوشایند و ناخوشایند زندگی، به تقدیر خدایی حکیم و تواناست، از ورود مصیبت ناخرسند نمیشود؛ چون آن را مطابق مصلحت و منفعت خود ارزیابی میکند و از ورود نعمت نیز سرمست نمیگردد؛ چون آن را هنر خود نمیداند و آن را تحت اختیار خدا و در معرض کاستی و نابودی ارزیابی مینماید. امام علیعلیه السلام در نامهای به عبد اللّه بن عبّاس چنین مینویسد:
۰.فَقدَ یسُرُّ المَرءَ ما لَم یکن لِیفوتَهُ، ویحزُنُهُ ما لم یکن لِیصیبَهُ أبدا وإن جَهَدَ، فَلیکن سُرورُک بِما قَدَّمتَ مِن عَمَلٍ صالِحٍ أو حُکمٍ أو قَولٍ، ولِیکن أسَفُک فِیما فَرَّطتَ فیهِ مِن ذلِک، ودَعَ ما فَاتَک مِن الدُّنیا فَلا تُکثِر عَلَیهِ حُزنا، وما أصابَک مِنها فَلا تُنعِم بِهِ سُرورا، ولیکن هَمُّک فیما بَعدَ المَوتِ، والسَّلامُ.۱
۰.پس به تحقیق، انسان را چیزی خوشحال میکند که بنا نبوده از دست او برود! و چیزی او را ناراحت میکند که هرگز بنا نبوده به او برسد، هر چند تلاش کند! پس باید شادی تو به عمل یا حکم یا سخن صالحی باشد که پیش فرستادهای، و باید افسوس تو به خاطر کوتاهی در اینها باشد، و آنچه را از دنیا از دست دادهای، رها کن و بر آن زیاد محزون نباش، و نسبت به آنچه به دست میآوری، سرمست نباش، و باید همّ خود را برای پس از مرگ قرار دهی. والسلام.
چهار. برگشتناپذیریِ امور ازدسترفته ـ ناپایداری امور بهدستآمده
گاه تصوّر نادرست نسبت به آینده بلا و نعمت، موجب حزن و سرور منفی میگردد. اگر فرد تصوّر کند که ممکن است بتواند وضعیت را تغییر دهد و بلا را برگرداند، احتمال دارد که همچنان در حالت حزن باقی باشد. و اگر فرد تصوّر کند که آنچه به دست آورده، پایدار خواهد بود، ممکن است دچار سرخوشی و غرور گردد؛ امّا اگر انسان بداند که همه چیز به