357
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

همان گونه که مشاهده می‏کنید، میان الگوی چهارم با الگوهای پیشین، تفاوتی وجود دارد و آن این که در حالت ناخوشایند، این جا سخن از دعا و درخواست از خداوند است و در موارد سه‏گانه پیشین، سخن از یأس و نومیدی. پرسشْ این است که: چگونه جمع میان یأس و دعا ممکن است؟ کسی که مأیوس است، چگونه ممکن است دعا کند؟ امید، زمینه دعا و درخواست است. بدون امید، دعا و درخواست، بی‏معناست. بنا بر این، آیا این تفاوت، حکایت از دو گونه متفاوت از واکنش است و یا این که تحلیل دیگری دارد؟ پیش از جمع‏بندی نهایی باید به این پرسش پاسخ گفت.

پاسخ، در تفاوت موضوع یأس و دعا نهفته است. موضوع یأس، «اسباب مادی» است و موضوع دعا، «خداوند متعال». توضیح این که چون طبیعت این گونه افراد، این است که از خدا غفلت می‏کنند و همه چیز را در توانمندی خود و اسباب مادی می‏دانند و هیچ نقشی برای خدا قائل نیستند، از این رو، به هنگام بلا و سختی ـ‏ که همه راه‏های مادی، بسته است و خود فرد نیز ناتوان می‏گردد ـ‏، طبیعتاً دچار یأس می‏شوند و این یأس، ناامیدی از خود و اسباب مادی است؛ امّا در عین حال، چون این شخص، فطرتاً خداجوی است، از خود و اسباب مادی قطع امید می‏کند و به خدا روی می‏آورد و از او درخواست می‏کند. این در حقیقت، یک انتقال از طبیعت به فطرت است. به بیان دیگر، علّت تفاوت، در تفاوت مقتضای طبیعت و فطرت است. طبیعت این گونه افراد، کفران و بی‏خدایی است؛ لذا ناامیدی، ناامیدی از غیر خداست. امّا از آن جا که فطرت انسان، خداخواه است، بر اساس فطرتْ به خدا امید دارد و به او روی می‏آورد و دعا می‏کند.

مرحوم علّامه طباطبایی در تفسیر آیات ۳۳ و ۳۶ سوره روم ـ‏ که اوّلی، به دعا و دومی، به ناامیدی در ناخوشایند اشاره دارد ـ‏ بر همین اساس، این تفاوت را تبیین می‏کند و می‏نویسد: «با این بیان، روشن می‏شود که دیگر هیچ تدافع و ناسازگاری‏ای بین این آیه [(وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَة فَرِحُوا بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیئَة بِما قَدَّمَتْ أَیدِیهِمْ إِذا هُمْ یقْنَطُونَ)] و آیه سابق که می‏فرمود: (وَ إِذا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِیبِینَ إِلَیهِ...)، نیست؛ برای این که مدلول آیه مورد بحثْ این است که: مردم، ظاهربین و سطحی‏نگر هستند. وقتی نعمتی به دستشان می‏رسد، خوش‏حال می‏شوند، و چون از دست می‏دهند، نومید و مأیوس، و مدلول آیه


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
356

به خیری رسید، خود را بر دیگران مقدّم داشته، از دادن آن به دیگران امتناع بورزد، مگر در جایی که اگر کاسه‏ای می‏دهد، قدح بگیرد. پس جَزَع در هنگام برخورد با شر، و منع از خیر در هنگام رسیدن به آن، از لوازم هلع و شدّت حرص است».۱

جالبْ این که بر اساس بیان ایشان، دلیل این که حرص، موجب جزع در بلایا می‏گردد، شر ارزیابی کردنِ بلاهاست. موضوع حرص، امور خیر است و لذا هر چه شرْ ارزیابی گردد، موجب بی‏تابی می‏گردد. این به مسئله ارزیابی نادرست از بلایا بر می‏گردد که در بحث «عوامل رضامندی» خواهد آمد۲ و گفتیم که ارزیابی نادرست، موجب نارضایتی می‏گردد و به همین جهت، بی‏تابی را به دنبال دارد.

نکته دیگر، این که باز هم این جا خودخواهی و محور قرار ندادن خداوند، موجب این واکنش منفی می‏گردد. وقتی «خود»، محور قرار گرفت و «خدا» از گردونه ارزیابی و تشخیص خارج گشت، ورود بلایا و انفاق در راه خدا، شرْ ارزیابی می‏گردد و لذا انسان را به جزع و منع می‏کشاند.

جمع‏بندی

از آنچه گذشت، روشن شد که پنج الگو برای واکنش منفی به موقعیت خوشایند و ناخوشایند در قرآن کریم وجود دارد که در جدول زیر آمده است:

جدول (۱۱ ـ ۱)

1.. ترجمۀ تفسیر المیزان، ج‏۲۰، ص۱۸.

2.. ر.ک: ص۳۱۵ فصل (دهم عوامل مستقیم رضامندی).

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 64615
صفحه از 839
پرینت  ارسال به