345
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

نمی‏بینند، همین که نعمتی به دستشان می‏آید، خوش‏حال می‏شوند، بدون این که بیندیشند که این امر، به دست خود آنان نیست، و این خداست که به مشیت خود، نعمت را به ایشان رسانده، و اگر او نمی‏خواست، نمی‏رسید، و همین که نعمتی را از دست می‏دهند، مأیوس می‏شوند. تو گویی خدا در این میان، هیچ‏کاره است، و از دست رفتن نعمت، به اذن خدا نبوده! پس این مردم، ظاهربین و سطحی‏ نگرند.۱

جالب این که در آیات ۴۹ و ۵۰ سوره فصّلت، به ریشه فَرِح و قَنوط، اشاره شده است. ۲ معنای کلّی این آیات، آن است که انسان، به خودش مغرور است. وقتی شرّی به او می‏رسد که از دفعش عاجز می‏ماند، از هر خیری، مأیوس می‏گردد و به دعا و درخواست و توجّه به پروردگارش متوسّل می‏شود. اگر خیری نیز به او برسد، به آن خیر، سرگرم می‏شود، و به خودبینی و خودپسندی دچار می‏گردد و همان خیر، هر حقّ و حقیقتی را از یاد او می‏بَرَد.۳

امّا در آیه نخست، قرآن کریم، ریشه ناامیدیِ انسان را در زیاده‏خواهی و راحت‏طلبی انسان می‏داند. علّامه طباطبایی در این باره معتقد است که: معنای آیه این است که: انسان، از طلب خیر، خسته نمی‏شود، هر چه را که برای زندگی‏اش نافع ببیند، در طلبش بر می‏خیزد، و اگر شرّی به او برسد، بیش از اندازه دچار نومیدی و یأس می‏گردد؛ چون می‏بیند اسبابی را که به آنها تکیه داشت، همه از کار افتاده‏اند.۴

امّا در آیه دوم، ریشه فَرِح را خودخواهی و احساس مالکیت معرفی می‏کند. علّامه طباطبایی، عبارت (لَیقُولَنَّ هذا لِی) را این گونه تفسیر می‏کند: «یعنی می‏گوید: خود، مالک این خیر هستم، و به همین جهت، اختیار آن را دارم که هر کاری بخواهم با آن بکنم، و هر جور که بخواهم در آن تصرّف نمایم و احدی حق ندارد مرا از هیچ جهت از آن منع کند، و یا بر سر کاری از کارهایم از من حساب بکشد... بنا بر این، معنای آیه چنین می‏شود: سوگند

1.. همان، ج‏۱۶، ص۲۷۴.

2.. (لا یسْأَمُ الْإِنْسانُ مِنْ دُعاءِ الْخَیرِ وَ إِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَیؤُسٌ قَنُوطٌ * وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیقُولَنَّ هذا لِی وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِلی‏ رَبِّی إِنَّ لِی عِنْدَهُ لَلْحُسْنی‏ فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِینَ کفَرُوا بِما عَمِلُوا وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنْ عَذابٍ غَلِیظٍ (سورۀ فصّلت، آیۀ ۴۹ ـ ۵۰).

3.. ترجمۀ تفسیر المیزان، ج‏۱۷، ص۶۱۰.

4.. همان، ص۶۱۰.


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
344

۱. الگوهای واکنش منفی

واکنش‏ها به این دو موقعیت را می‏توان به دو گونه منفی و مثبتْ طبقه‏بندی نمود. واکنش مثبت به خوشایند، شکر و سپاس‏گزاری است و واکنش مثبت به ناخوشایند، صبر و بردباری که مجموعاً رضامندی از تکوین را تشکیل می‏دهند. بدیهی است جز این، هر واکنش دیگری منفی است و در طبقه نارضایتی قرار می‏گیرد. لذا واکنش منفی به این دو موقعیت، نشان نارضایتی از خداست. جالبْ این که واکنش منفی به هر کدام، واکنش منفی به موقعیت دیگر را نیز در پی دارد. برای مثال، اگر کسی در موقعیت ناخوشایند، بی‏تابی کند، در موقعیت خوشایند نیز ناسپاسی خواهد کرد. بنا بر این، از زمینه‏های مهم در رضامندی، کنترل واکنش‏های منفی در این دو موقعیت است. این موضوع در آیات قرآن کریم و روایات پیشوایان دین، مورد توجّه قرار گرفته است. از این رو، نخست به رفتارشناسی انسان در این دو موقعیت می‏پردازیم و در ادامه، عوامل کنترل را بررسی خواهیم کرد:

الف ـ الگوی «فَرِح ـ‏ قَنوط»

برخی در هنگام موقعیت خوشایند، بدمستی می‏کنند و هنگام ناخوشایند، ناامید می‏شوند. در کلام زیبای خداوند، الگوی واکنش به خوشایند و ناخوشایند (فَرِح ـ‏ قَنوط)، بیان شده است:

۰.(وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَیدِیهِمْ إِذا هُمْ یقْنَطُونَ.۱

۰.و چون مردم را رحمتی بچشانیم، بدان شاد می‏گردند و چون به [سزای‏] آنچه دستاورد گذشته آنان است، صدمه‏ای به ایشان برسد، به ناگاه نومید می‏شوند).

فَرِح، کنایه از کفران نعمت کردن و فراموش کردن مُنعم (نعمت دهنده) است۲ و قَنوط، به معنای ناامیدی است. علّامه طباطبایی در تفسیر این آیه شریف، بر این نکته تصریح می‏کند که مردم، نظرشان از ظاهر آنچه از نعمت و نقمت می‏بینند، فراتر نمی‏رود. آنها باطن امر را

1.. سورۀ روم، آیۀ ۳۶.

2.. ترجمۀ تفسیر المیزان، ج‏۱۸، ص۹۹.

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 64178
صفحه از 839
پرینت  ارسال به