همچون: سعادت، خَیر، فلاح، فوز و... رو به رو هستیم. قرآن کریم قانونی دارد با این بیان:
۰.(وَعَسَی أَن تَکرَهُوا شَیئاً وَهُوَ خَیرٌ لَّکم وَعَسَی أَن تُحِبُّوا شَیئاً وَهُوَ شَرٌّ لَّکم.۱
۰.چه بسا چیزی را خوش ندارید، ولی برایتان خوب باشد، و چه بسا چیزی را دوست بدارید و برایتان بد باشد).
این قانون، به خوبی نشان میدهد که گاه خیر و سعادت واقعی انسان، در سختی و رنج است و لذّت، رهاوردی جز شرّ و بدی ندارد. بر همین اساس، در آغاز این آیه، مسئله جنگ را ـ که امری سخت و پُرمحنت است ـ طرح کرده و با استناد به این قاعده، بیان میدارد که هر چند از آن ناخرسندید ((کُتِبَ عَلَیکمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَّکمْ)) امّا خیر شما در آن است و طبیعتاً مردم از ترک جنگْ خرسند میشوند و شرّ آنان در آن است.
در جای دیگری، مسئله ناخرسندی از همسر را طرح میکند و میفرماید که اگر از زنانتان خوشتان نیامد، فوراً آنان را طلاق ندهید، چه بسا از چیزی خوشتان نمیآید؛ ولی خداوند متعال در آن برای شما خیر فراوان قرار میدهد: (فَإِن کرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَی أَن تَکرَهُواْ شَیئاً وَیجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیرًا کثِیرًا).۲ در طرف مقابل، ثروت را مورد بحث قرار داده که برای مردم، لذّتبخش است؛ امّا میفرماید: گمان نکنید که این، مایه خیر برای آنان است: (وَلاَ یحْسَبَنَّ الَّذِینَ کفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیرٌ لّانفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ).۳ گناه نیز لذّتبخش است؛ امّا تباهی به بار میآورد و طاعت، سخت است؛ امّا سعادت و موفّقیت به ارمغان میآورد.۴
آنچه مهم است این که مرکز ثقل آموزههای اسلام، لذّت نیست؛ بلکه خیر و صلاح انسان است. این، رویکردی دیرین است که پیشینه آن، به همه ادیان آسمانی و پیامبران الهی، باز میگردد.