شود. فرد کوچکتر باید به پیشتر بودن ایمان و بیشتر بودن عمل صالح، توجّه کند؛ امّا خودِ کسی که سن بیشتری دارد باید به پیشتر بودن گناه خود توجّه کند، در غیر این صورت، خود را بهتر خواهد دانست.
امّا در برابر فرد همسال میفرماید: «و اگر همسال توست، بگو: من به گناه خود یقین دارم و در کار او شک دارم. پس چرا یقینم را به خاطر شکّم، رها کنم؟!». در این صورت، انسان، هیچ کس را بد و گناهکار نمیداند؛ بلکه آنان را بهتر و باایمانتر از خود میشمرد و لذا با آنان روابط سالم و محترمانهای برقرار خواهد کرد. البته این مسئله، یکطرفه نیست؛ بلکه باید به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود و همه افراد، دیگران را از خودشان بهتر بدانند و در این صورت، روابطی سالم و فرحبخش، شکل خواهد گرفت.
رویارویی با تکریم و تحقیر اجتماعی
در ادامه امام زین العابدین علیه السلام به ابعاد دیگری از ارتباط میپردازد. بخشی از تعامل ما با دیگران را مسئله تعریف و تمجید از یک سو، و توهین و تحقیر از سوی دیگر شامل میشود. به همین منظور، بخشی از مهارتهای ارتباطی به چگونگی برخورد با این پدیدهها مربوط میشود. ما باید بدانیم چه واکنشی در برابر این پدیده از خود نشان دهیم.
در ادامه حدیث، امام علیه السلام به مسئله تکریم در سطح جامعه اشاره میکند و راه رویارویی صحیح با آن را بیان میدارد، به گونهای که از دیگران طلبکار نباشیم و آنان را بهتر بدانیم. ایشان، در باره تکریمهای اجتماعی میفرماید: «و اگر دیدی که مسلمانان، تو را بزرگ میشمرند و حرمت مینهند و گرامی میدارند، پس بگو: این فضیلتی است که آنان به چنگ آوردهاند». اینکه انسان، تکریم دیگران را نشانه بزرگواری خودشان بداند، تأثیر مهمّی در جلوگیری از تکبّر دارد و اصل «او بهتر است» را پاس میدارد. تکریم دیگران، ممکن است راه تکبّر را بگشاید و انسان را به جایی ببرد که خود را بهتر از دیگران بداند؛ امّا با استفاده از راهکاری که امام علیه السلام بیان داشتهاند، از این آفت، جلوگیری میشود.
امّا در برابر توهینهای دیگران چه باید کرد؟ یکی از عوامل مهم در تنیدگی و نارضایتی، آزارها و توهینهایی است که ممکن است از سوی دیگران به انسان برسد. چگونه میتوان این