امیر مؤمنانعلیه السلام نیز در این باره تصریح میکند که:
۰.إنَّهُ لَم یأمُرکَ إلّا بِحُسنٍ وَلَم یَنهَکَ إلّا عَن قَبیحٍ.۱
۰.به تحقیق، او(خداوند)، تو را جز به نیکیها امر نفرموده و جز از زشتیها نهی نکرده است.
امام صادقعلیه السلام نیز تأکید دارد که خداوند متعال، هیچ حکمِ بدون حکمتی ندارد.۲ بنا بر این، سعادت واقعی و حیات اصیل بشر، ملاک تکالیف الهی اند.
با توجّه به آنچه گذشت، معلوم میشود که امر و نهی خداوند، در حقیقت، راهی برای شناخت صلاح و فساد انسان است. انسان علاقهمند به سعادت و بهروزی، نیازمند شناخت مصالح و مفاسد است و امر و نهی خداوند حکیم میتواند بهترین راهنمای وی باشد. یکی از مراتب حیات اصیل، حیات اُخروی است. آنچه از اوامر و نواهی خداوند متعال بیان شده، مربوط به تأمین این مرتبه حیات است.۳
مرتبه دیگر، تکامل معنوی و کسب فضیلتهای اخلاقی است. رسیدن به این مرتبه از حیات اصیل نیز به شناخت مصالح و مفاسد واقعی نیازمند است که در قالب امر و نهی خداوند متعال، تجلّی مییابد و مردم میتوانند با استفاده از آن، عوامل و موانع رشد اخلاقی و تکامل معنوی را بیابند.۴
1.. نهج البلاغة، نامۀ ۳۱.
در صحیفۀ ادریس نیز چنین آمده است: لا قَبیحَ إلّا المَعصِیَةُ ولا حَسَنَ إلّا الطّاعَةُ (بحار الأنوار، ج۹۵، ص۴۶۶، صحیفۀ ۱۹).
2.. روی عن جمیل بن دراج عن الصادق علیه السلام، أنَّهُ سَأَلَهُ عَن شَیءٍ مِنَ الحَلالِ والحَرامِ، فقال: إنَّهُ لَم یُجعَل شَیءٌ إلّا لِشَیءٍ (علل الشرائع، ص۸، ح۱؛ بحار الأنوار، ج۶، ص۱۱۰، ح۳).
3.. به همین جهت، یکی از مطالبی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حجة الوداع بیان میفرماید، این است: یا أیها الناسُ، و اللّهِ ما مِن شَیءٍ یقَرِّبُکم مِنَ الجَنَّةِ و یباعِدُکم مِنَ النّارِ إلّا و قد أمَرتُکم بهِ (الکافی، ج۲، ص۷۴، ح۲).
4.. امام علی علیه السلام در این باره میفرماید: أیُّهَا النّاسُ إنَّ اللّهَ تَبَارَکَ وتَعالی لَمّا خَلَقَ خَلقَهُ، أرادَ أن یَکونوا عَلی آدابِ رَفیعَةٍ، وأخلاقٍ شَریفَةٍ، فَعَلِمَ أنَّهُم لَم یَکونوا کَذلِکَ إلّا بِأن یُعَرِّفَهُم: ما لَهُم، وَما عَلَیهم، والتَّعریفُ لا یَکونُ إلّا بِالأمرِ والنَّهیِ، والأمرُ والنَّهیُ لا یَجتَمِعانِ إلّا بِالوَعدِ والوَعیدِ، والوعد لا یکون إلا بالترغیب والوعید لا یکون إلا بالترهیب والترغیب لا یکون إلا بما تَشتَهیهِ أنفُسُهُم، وتَلَذُّ أعیُنُهُم، والتّرهیبُ لا یکونُ إلّا بِضِدِّ ذلِکَ، ثُمَّ خَلَقَهُم فی دارِهِ وأراهُم طَرَفاً مِنَ اللَّذّاتِ، لِیَستَدِلّوا به علی ما وَرائِهِم مِنَ اللَّذّاتِ الخالِصَةِ الَّتی لا یَشوبُها ألَمٌ، ألا وهِیَ الجَنّةُ، وأراهُم طَرَفاً مِنَ الآلامِ لِیَستَدِلوا به علی ما وَرائِهِم من الآلامِ الخالِصَةِ الَّتی لا یَشوبُها لَذَّةٌ، ألا وهِیَ النّارُ فَمِن أجلِ ذلِکَ تَرونَ نَعیمَ الدُّنیا مَخلوطاً بِمِحنِها، وسُرُورِها مَمزوجاً بِکَدِرِها وهُمومِها (الاحتجاج، ج۱، ص۲۰۷).