کارهایی را باید انجام دهد.۱
پس این امور و علم و عملی که فطرت انسانیِ انسان را به سوی آن دعوت میکند، لوازم زندگی سعید انسانی و آن زندگیای است که جا دارد نامش را زندگی گذاشت و چنین زندگیای، به چنین علم و عملی نیازمند است، همچنان که چنین علم و عملی، مستلزم چنان زندگیای است، و زندگی را از این که دچار منافیات شود و در نتیجه، اثرش خنثا گردد، حفظ میکند و دوباره به مسیر اوّلش باز میگردانَد.
از این جا نتیجه میگیریم که اگر انسان، از راه راست ـ که فطرتش او را به آن دعوت نموده و هدایت الهی به سوی آن سوقش میدهد ـ منحرف شود، قطعاً لوازم سعادت زندگی را از دست داده است؛ یعنی در علمِ نافع و عملِ صالح، کوتاهی کرده و با گراییدن به سوی جهل و فساد، اراده آزاد و عمل نافع خود را به مردگان ملحق کرده، و دیگر به آن زندگی، زنده نمیشود مگر این که علم حق و عمل حق را دوباره کسب کند. این، همان معنایی است که آیه مورد بحث به آن اشاره میکند و میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! استجابت کنید دعوت خدا و فرستادهاش را وقتی شما را دعوت میکنند به چیزی که شما را زنده میکند».
مرحوم علّامه طباطبایی، از نظر قرآن کریم، سه معنا یا مرتبه برای حیات، بیان میکند که عبارت اند از: حیات دنیوی، حیات اُخروی و حیات طیّبه. بر همین اساس، ایشان معتقد است که حیات در آیه شریف، نه به معنای نخست، بلکه به معنای دوم و سوم است. لذا تأکید میکند که برای آدمی، زندگی حقیقیای وجود دارد که اشرف و کاملتر از حیات و زندگی پست دنیایی اوست، و وقتی میتواند به آن زندگی برسد که استعدادش کامل شده باشد، و این تمامیت استعداد، به وسیله آراستگی به دین و دخول در زمره اولیای صالح دست میدهد، همچنان که رسیدن به زندگی دنیایی، وقتی دست میدهد که نطفهاش رشد و نمو کند تا استعدادش برای درک آن کامل شود؛ یعنی به صورت جنین در آید. آیه مورد بحث