وی نیز ویژگی خاص خود را دارد و از سه لایه دنیوی، اخروی و حیات طیّبه تشکیل شده که آخرین آن، متعالیترین مرحله حیات است. از سوی دیگر، موجودی است ارزشمند که با هدفی متعالی خلق شده است. این هدف، رسیدن به همان عالیترین مرحله حیات انسانی است.
این موجود به طور مطلق، نه مجبور است و نه آزاد؛ بلکه در دایره تقدیر خداوند متعال آزاد است. لذا با توجّه به آنچه در مبانی خداشناختی گذشت، او در انتخاب سعادت یا شقاوتِ تقدیر شده، آزاد است و اختیار دارد. از این رو، همه چیز به انتخاب و تلاش او بستگی دارد و وی مسئول شادکامی یا ناشادکامی خود است.
انسان، دارای نظام رضامندیِ خاصّی است که بر اساس آن، هر چه را که خیر ارزیابی کند، نسبت به آن رضایت پیدا میکند و هر چه را شر بیابد، نسبت به آن نارضایتی پیدا خواهد کرد. البته این کار، خود مبتنی بر نظام شناختی و ارزیابی خاصّی است که بر اساس آن، پدیدهها را مورد شناسایی قرار میدهد و سپس در باره آنها داوری میکند. این شناخت و داوری، مبنای احساس و رفتار او میگردد.
نظام نشاط انسان نیز با توجّه به ماهیت او و هدفش تنظیم میشود. نشاط، حاصل لذّت بُعد مادی و معنوی انسان است که البته باید فراگیر، متوازن و بدون پیامد منفی باشد تا لذّتهای حال، شادکامی پایدار را از بین نبرد.
ج ـ مهمترین مبانیِ جهانشناختی
از مسائل مهم در شادکامی، محیطی است که شادکامی باید در آن تحقّق یابد. انسان که آفریده خداست و بناست به شادکامی پایدار و اصیل دست یابد، در جهانی زندگی میکند که آن هم آفریده خداست و همه این دو توسط خداوند، تقدیر و تدبیر میشود. از این رو، باید قوانین محیطِ تحقّق شادکامی را نیز شناخت تا بدانیم در این محیط چگونه باید عمل کرد تا شادکامی به دست آید. در ادامه، مهمترین مبانیِ جهانشناختی مربوط به شادکامی را بیان خواهیم کرد.