انسان است. احساسات و عواطف ما آن گونه شکل میگیرند که میاندیشیم. همه احساسات منفی و مثبت، نتیجه مستقیم افکارند. معمولاً «ارزیابی» افراد گوناگون از یک رویداد، یکسان نیست. اگر رویدادها به عنوان یک واقعیت خارجی، نقش تعیینکنندهای میداشتند، نباید میان داوریها و ارزیابیهای افراد مختلف، تفاوتی وجود داشته باشد؛ چون اصل رویداد، یکی بیش نبوده است. وقتی میبینیم به تعداد افرادی که یک رویداد را دیدهاند و یا توصیف آن را شنیدهاند، ارزیابیهای متفاوتی هم وجود دارد، به این نکته پی میبریم که علّت این اختلاف، تفاوت در نگرشهای افراد است.
این معنا در روایاتی از امام علی علیه السلام بیان شده که فکر در خیر را موجب کشیده شدن به سمت آن،۱ و فکر در لذّت و معصیت را عامل کشیده شدن به سمت آنها میداند۲ و یا این که شناخت دنیا، موجب نفیِ حُزن و اندوه به خاطر بلاها و گرفتاریها میشود.۳ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نیز تأکید میکند که شناخت واقعی دنیا، موجب آسودگی خاطر میشود.۴
در متون اسلامی، گاه به صورت آشکار، بر نقش شناخت در احساس مثبت یا منفی تأکید شده و یا با شناختدهی نسبت به یک واقعیت، سعی در زدودن احساس منفی و ایجاد احساس مثبت شده است. در متون دینی، شواهد فراوانی بر این مطلب یافت میشود که به مرور، هر کدام در جای خود خواهند آمد. در مباحث آینده خواهیم دید که چگونه شناخت یک واقعیت، موجب شکلگیری یک اثر مثبت میشود.
شش. نظام احساس رضامندی
یکی از ابعاد شادکامی، احساس رضامندی بود. احساس رضایت به عنوان یک پدیده انسانی، مبنای انسانشناختی دارد. بر اساس آنچه در بحث رضامندی گذشت، محور
1.. الْفِکرُ فِی الْخَیرِ یدْعُو إِلَى الْعَمَلِ بِهِ (الکافی، ج۲، ص۵۵).
2.. مَنْ کثُرَ فِکرُهُ فِی اللَّذَّاتِ غَلَبَتْ عَلَیهِ (عیون الحکم و المواعظ، ص۴۷۵).
مَنْ کثُرَ فِکرُهُ فِی الْمَعَاصِی دَعَتْهُ إِلَیهَا (همان جا).
3.. مَن عَرَفَ الدُّنیا، لَم یحزَن لِلبَلوی (شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۲۷۱، ح۱۳۷).
مَن عَرَفَ الدُّنیا لَم یحزَن عَلی ما أصابَهُ (غرر الحکم، ح۲۲۵۸؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۴۳۵).
4.. لَو تَعلَمونَ مِنَ الدُّنیا ما أعلَمُ لَاستَراحَت أنفُسُکم مِنها (شعب الإیمان، ج۷، ص۲۸۶، ح۱۰۳۳۰؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۷۲۸، ح۶۶۴۰؛ کنز العمّال، ج۳، ص۱۹۴، ح۶۱۳۰).