719
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

بخش نظریه وی، دو جزء از نظریه آرگایل، یعنی لذّت و فقدان عواطف منفی را در خود جای داده است. البته همان گونه که گذشت، سلیگمن، هیجانات را منحصر در لذّت‏ها نمی‏داند و از این جهت، با نظریه آرگایل متفاوت است. وی سه گروه از هیجانات گذشته، حال، و آینده را مطرح می‏کند و در باره هیجانات حال، آنها را به دو بخش تقسیم می‏کند: لذّت‏های‏ حسّی ـ‏ که از دو منبع لذّت‏های بدنی و لذّت‏های بالاتر سرچشمه می‏گیرند ـ‏ و لذّت‏های غیر‏حسّی ـ‏ که مسرّت‏بخش اند ـ ‏. از این جهت که وی لذّت را منحصر در لذّت‏های مادّی نمی‏داند، به دیدگاه اسلام نزدیک است. این مطلب در فصل ششم این بخش (در بحث شروط شادی و هیجان) بیان گردید. همان گونه که گذشت، این بخش از دیدگاه اسلام، زندگی بانشاط نام دارد و نشاط از راه لذّت‏ها حاصل می‏شود و لذّت‏ها همه‏جانبه اند و لذّت‏های مادی و معنوی را شامل می‏شوند. به نظر می‏رسد سلیگمن با استفاده از مطالعات پیشین و با رویکرد به مسائل معنوی، مفهوم هیجانات را توسعه داده و این مفهوم توسعه‌یافته را یکی از اجزای شادکامی قرار داده است.

ثالثاً از نظر سلیگمن، زندگی مشتاقانه نیز عبارت است از به کارگیری فضیلت‏ها و توانمندی‏های ذاتی و غرقه شدن در آن. همان گونه که گذشت، بررسی‏های پترسون نشان می‏دهد که در نقاط مختلف جهان، برخی از فضیلت‏ها هستند که موجب افزایش خشنودی از زندگی می‏شوند. به نظر می‏رسد که این جزء از نظریه سلیگمن، بر خلاف نظریه استعداد ژنتیکی، برای فعّالیت فرد نیز سهم قابل توجّهی قائل است و از این نظر، با نظریه فرایند و فعّالیت، نزدیک و همسو باشد. همچنین از آن جا که بر خلاف دیدگاه‏های عینی‏گرا، برای فضیلت‏های اخلاقی، نقشی در شادکامی قائل است، با نظریه بهزیستی روانی، همسوست. به نظر می‏رسد که مجموعه مطالعات پیشین، سلیگمن را بر آن داشته تا بخشی را برای فضیلت‏ها در نظر بگیرد.

امّا از نظر منابع اسلامی، نقش فضیلت‏ها امری مسلّم و قطعی است. شاید الگوی آن به این شکل که از یک سو در کنار هیجانات و از سوی دیگر، در کنار معناداری قرار گیرد، نباشد. بر اساس الگویی که در بخش مطالعات اسلامی بیان شد، فضیلت‏های اخلاقی، در دو بخش نشاط و رضامندی پخش هستند. در الگوی اسلامی شادکامی، بخشی مربوط به


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
718

مسکن، محلّه و اجتماع می‏خواندند. آزمودنی، به مدّت پانزده هفته و به طور هفتگی با هم جلساتی داشتند و در باره موضوعات موردنظر بالا و مطالبی که خوانده بودند با همدیگر بحث می‏کردند. پس از پانزده هفته، هیچ کدام از افرادی که در همه جلسات حضور داشتند (سیزده نفر)، معیارهای بالینیِ افسردگی را در هر دو آزمون افسردگی بک و هامیلتون نداشتند. در ‏مطالعه پیگیرانه ـ‏ که یک هفته بعد انجام شد ـ‏ دوازده نفر از آزمودنی‏ها همچنان فاقد نشانه‏های بالینی افسردگی بودند.۱

بدین ترتیب در یکی از معدود مطالعات انجام شده بر روی یک نمونه بالینی مبتلا به افسردگی، مداخلات روان‏شناسی مثبت‏گرا، اثربخشیِ خود را نشان داد. با این همه، هنوز برای یک نتیجه‏گیری کلّی، دو نکته مهم وجود داشت: الف ـ بررسی ارتباط بین انواع سه‏گانه که در الگوی روان‏شناسی مثبت‏گرا ذکر می‏شوند (زندگی لذّتمندانه یا شادمانه، زندگی درگیرانه و زندگی بامعنا) با مشکلات بالینی مرتبط ـ‏ که اساسی‏ترین آنها افسردگی است ـ‏؛ ب ـ بررسی اثربخشی مداخلات روان‏شناسی مثبت‏گرا در مطالعات زنده و چهره به چهره (نه صرفاً از طریق اینترنت).۲

‏ بررسی و مقایسه

در بررسی این نظریه، باید گفت:

اوّلاً نظریه سلیگمن همانند نظریه آرگایل، چندبُعدی است، نه تک‌بُعدی. این نظریه، هم بُعد هیجانی زندگی را در نظر گرفته است، هم بُعد فضیلت‏های اخلاقی را که به عمل درمی‏آید (اخلاقی ـ‏ رفتاری) و هم بُعد معنا و جهت فعّالیت را. از این جهت، این نظریه به نظریه چندبُعدی اسلام، نزدیک به نظر می‏رسد.

ثانیاً سلیگمن، زندگی لذّت‏بخش را برخورداری از هیجانات مثبت می‏داند که لذّت در آن در حدّ بیشینه و درد و رنج در حدّ کمینه باشد. با این بیان، این جزء نظریه سلیگمن، با نظریه هیجانات مثبت، هماهنگ است. تنها تفاوت آن، این است که هیجانات مثبت را تنها عامل شادکامی نمی‏داند و از این جهت، به دیدگاه اسلام نیز نزدیک است. همچنین این

1.. گرانت و همکاران، ۱۹۹۵ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸)‍.

2.. براتی، ۱۳۸۸، ص۸۸.

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 64550
صفحه از 839
پرینت  ارسال به