توانمندیها بر بحرانهای پیشین زندگی پرداختند (از جمله این بحرانها حادثه یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ بوده است).۱
به هر روی، این مطالعات، همگی نشان میدهند که شناسایی توانمندیهای ذاتی افراد میتواند سرنخهایی از خشنودی یا عدم خشنودی آنان از زندگی به دست دهد.
این یافتهها، محقّقان را به اندیشه استفاده بهتر و بیشتر از توانمندیها در کسب خشنودیِ بهتر از زندگی و شادکامی و داشتن معنا در زندگی فرو بُرد، به گونهای که پترسون و سلیگمن و همکاران او سرانجام در این زمینه، مداخلهای را تدوین کردند و در پژوهشهای خود به کار بردند. نتایج به دست آمده، از اثربخشیِ این مداخله حکایت داشت. از همین رو، در بسته «آموزش روانشناسی مثبتگرا» مداخلهای با عنوان «استفاده از توانمندیها به شکلهای تازه» تدوین شد۲ که در بحث «زندگی کامل» به آن اشاره خواهیم کرد.
برنامه مبتنی بر نعمتشماری
از جمله مداخلههای دیگری که برای افزایش شادکامی و خشنودی از زندگی به کار بسته شد، «نعمتشماری»۳ است. این مداخله که به «سه چیز خوب در زندگی»۴ هم معروف است، بر این فرض مبتنی است که نعمتشماری، هم به وجود معنا در زندگی کمک میکند و هم عواطف و هیجانهای مثبت را افزایش میدهد و در نتیجه، به رضایت بیشتر از زندگی میانجامد.۵
بر اساس تحقیقات لوبومیرسکی و همکاران وی، افرادی که به مدّت شش هفته و هر هفته سه بار به شمارش نعمتهای خود پرداخته بودند، در پایان هفته ششم، شادمانتر از کسانی بودند که به این اقدام دست نزده بودند.۶ محقّقان در مقاله دیگری در توجیه این که
1.. Peterson., Seligman (۲۰۰۴).
2.. براتی، ۱۳۸۸، ص۸۱.
3.. counting blessings.
4.. three good things in life.
5.. سلیگمن، استین و پترسون، ۲۰۰۵ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸).
6.. لوبومیرسکی، کینگ و دینر، ۲۰۰۵ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸).