671
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

این الگو با تعریفی هم که از بهزیستیِ روانی گذشت و دو رکن شناختی و عاطفی داشت (ارزیابی‏های شناختی و عاطفی)، هماهنگ‏تر به نظر می‏رسد. جالب این که از سویی هر چند آرگایل، بر مؤلّفه سوم یعنی فقدان عواطف منفی تصریح دارد، امّا در مقام بحث و بررسی، بیشتر بر همین دو بُعد تأکید می‏کند؛ از سوی دیگر نیز هر چند آلان کار، فقدان عواطف منفی را جزء مؤلّفه‏ها نمی‏داند، با این حال، آن را تقریباً مستقل از هیجان‏های مثبت در نظر می‌گیرد.۱ این نشان می‏دهد که با کمی تسامح می‏توان الگوی دومؤلّفه‏ایِ آلان کار را مبنا قرار داد و فقدان عواطف منفی را در ضمن آن بحث کرد؛ همان گونه که آرگایل نیز در بررسی عوامل، عوامل هیجانی و شناختی را طرح کرده و در ضمن هر کدام که در مهار عواطف منفی نقش داشته‏اند، بررسی نموده است.

‏ عوامل شادکامی

مبتنی بر این نظریه، و الگوی آن، عوامل شادکامی را می‏توان تعیین نمود. البته شناسایی عواملی که به شادکامی کمک می‏کنند، آسان نیست؛۲ ولی به هر حال باید این کار را انجام داد. دانشمندانی که در این نظریه، به ارائه الگو پرداخته‏اند، عوامل‏ گوناگونی را برای آن بیان داشته‏اند که در ادامه به بررسی آنها می‏پردازیم.

آرگایل، عوامل شادکامی را به دو دسته تقسیم می‏کند که عبارت اند از: عوامل عینی و عوامل غیر عینی. وی عوامل غیر عینی را ـ‏ که ماهیتی شناختی دارند ـ‏ در رضامندی مؤثّر می‏داند و عوامل عینی را هم در هیجانات مثبت و هم در هیجانات منفی. البته هنگام تبیین هر عامل، وی بیشتر بر نقش آنها در ایجاد هیجانات مثبت تأکید دارد و کمتر به نفی عواطف منفی می‏پردازد. همچنین در مجموع وی بیشتر به بُعد هیجانی شادکامی پرداخته و کمتر بُعد شناختی آن یعنی رضامندی را بررسی کرده است.

آلان کار نیز هر چند دو بُعد هیجانی و شناختی برای شادکامی قائل شده است، با این حال، در معرفی عوامل، تنها به عوامل عینی‌ای شادکامی پرداخته و بدون تصریح به این که

1.. آلان کار، ۱۳۸۵.

2.. آلان کار، ۱۳۸۵؛ کاهمن، دنیر وشوارتز، ۱۹۹۹‌(به نقل از براتی، ۱۳۸۸).


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
670

آرگایل۱ نیز تصریح می‏کند که شادکامی، تنها در سایه شادی‏ها و لذّت‏های آنی حاصل نمی‏شود و نیازمند داشتن احساس رضامندی و فقدان عواطف منفی است.۲

بر اساس الگوی این گروه از دانشمندان، شادکامی، سه جزء دارد: شادی و لذّت، رضامندی، و فقدان عواطف منفی (مانند: استرس و اضطراب و...). از این رو، می‏توان فرمول آن را چنین بیان داشت:

عواطف منفی ـ‏ رضامندی + هیجانات مثبت = شادکامی

به باور وی، لذّت، بُعد هیجانیِ شادکامی، و رضامندی، بُعد شناختیِ آن است.۳ بُعد شناختی در حقیقت، به جنبه‏های روانی و درونی اشاره دارد و از این بابت به «SWB» ارتباط پیدا می‏کند.۴

در برخی الگوهای مبتنی بر این نظریه، هر چند پایین بودن عواطف منفی را در شادکامی مؤثّر می‏دانند؛ با این حال، آن را به عنوان یک مؤلّفه مستقل، در نظر نگرفته‏اند. آلان کار، تصریح می‏کند که مطالعه تحلیل عاملی در مورد میزان شادکامی و سلامت ذهنی (SWB)، نشان می‏دهد که شادکامی، دست کم دو جنبه دارد. تمامی این مطالعه‏ها دو عامل «عاطفی» و «شناختی» را نشان داده‏اند که از یک سو، معرّف تجربه هیجانی شادی، شعف، خشنودی و هیجان‏های مثبت است و از سوی دیگر، ارزش‏گذاری شناختی رضامندی از حیطه‏های گوناگون زندگی (مانند موقعیت خانواده یا کار و تجربه‏های عاطفی در این موقعیت‏ها). داده‏های بینِ فرهنگی نشان می‏دهند که مؤلّفه‏های عاطفی و شناختی شادکامی (شادی و رضامندی) تا حدودی مستقل از یکدیگر عمل می‏کنند و تأثیر اندکی بر هم دارند.۵ بنا بر این، الگوی مبتنی بر این دیدگاه عبارت است از:

رضامندی + تجربه‏های هیجانی = شادکامی

1.. Argyle.

2.. آرگایل، ۱۳۸۲، ص۱۴ و ۲۵.

3.. همان، ص۶۹.

4.. همان، ص۶۳.

5.. آلان کار، ۱۳۸۵، ص۴۲.

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 64677
صفحه از 839
پرینت  ارسال به