669
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

مؤلّفه چهارم، یک‏باره این منطق تغییر می‏کند و روابط اجتماعی ـ‏ که در برابر مسائل فردی قرار دارد ـ‏ به آن اضافه شده است! لذا قسیم دیگر موارد نیست. در الگوی اسلامی شادکامی، دو مؤلّفه اساسی وجود دارند (نشاط و رضامندی) که همه مسائل فردی، معنوی و اجتماعی انسان را پوشش می‏دهند و دیگر عنوان خاصی به این مجموعه اضافه نشده است.

ثانیاً به نظر می‏رسد که مؤلّفه نخست ـ‏ که مربوط به هیجان‏های زندگی است ـ‏،‏ با بحث نشاط در الگوی اسلام هماهنگ است و مؤلّفه دوم ـ‏ که ماهیتی شناختی دارد ـ‏،‏ با مؤلّفه رضامندی در الگوی اسلام. البته وی روشن نکرده که این رضامندی، به کدامیک از موقعیت‏های عینی زندگی (مطابق الگوی اسلام) مربوط می‏شود؛ ولی به نظر می‏رسد با توجّه به الگوی آرگایل، این مؤلّفه، بیشتر ناظر به رضامندی در خوشایند است. در این صورت، این الگو همه ابعاد زندگی را در برنگرفته، به خلاف الگوی اسلام که روشن‏تر و مشخّص‏تر به ابعاد مختلف زندگی پرداخته است. همچنین مؤلّفه سوم که به فعّالیت فرد مربوط می‏شود، با بحث تلاش در بُعد زندگی خوب، هماهنگ است. امّا مؤلّفه چهارم آن ـ‏ که به روابط اجتماعی اختصاص دارد ـ‏،‏ با بحث روابط خوب از دیدگاه اسلام سازگار است.

سه. نظریه بهزیستی روانی

همان گونه که پیش‏تر اشاره شد، بهزیستی روانی،۱ به عنوان شناخت و ارزیابی‏های مؤثّر در زندگی تعریف شده است. در حقیقت، بهزیستی روانی، به معنای «ارزیابی‏های شناختی و عاطفی فرد از زندگی خود» است. این ارزیابی‏ها نه تنها دربردارنده واکنش‏های هیجانی نسبت به وقایع هستند، بلکه قضاوت‏های شناختی از رضایت و خرسندی را هم شامل می‏شوند. بنا بر این، بهزیستی روانی، یک مفهوم گسترده است که به اعتقاد داینر و همکارانش، سه چیز را شامل می‏شود: تجربه هیجان‏های لذّت‏بخش، سطوح پایینی از خُلق منفی و میزان بالایی از رضایت از زندگی. تجربیات مثبت، موجب سطح بالایی از بهزیستی روانی می‏شوند؛ چون یک زندگی رضایت‌بخش را می‏سازند.۲

1.. well ـ being.

2.. Diener, Lucas, Oishi (۲۰۰۲).


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
668

پنج مؤلفه‏ای در این باره است که در بخش اول، فصل پنجم، هنگام بررسی سازوکار تأثیر شادی بر شادکامی، بدان پرداختیم.

دو. نظریه انسجام و پیوستگی

ویسینگ، و وان دان، یک سازه بهزیستی ـ روان‏شناختی کلّی را معرفی کردند که به وسیله «احساس انسجام و پیوستگی» در زندگی، تعادل عاطفی و رضایت کلّی از زندگی، مشخّص و اندازه‏گیری می‏شود. آنها تأکید می‏کنند که بهزیستی روانی، سازه‏ای چند‏بُعدی یا چند‏وجهی است و این حیطه‏ها را در بر می‏گیرد:

عاطفه: در افراد بهزیست یا خوش‏بخت، احساسات مثبت بر احساسات منفی غلبه دارند.

شناخت: این افراد، رضایت از زندگی را تجربه می‏کنند. به نظر آنها زندگی، قابل درک و کنترل است.

رفتار: افراد بهزیست، چالش‏های زندگی را می‏پذیرند و به کار و فعّالیت علاقه دارند.

روابط بین فردی: افراد بهزیست، به دیگران اعتماد می‏کنند و از تعامل اجتماعی نیز برخوردارند.۱

بنا بر این، طبق نظر این محقّقان، فرمول شادکامی و بهزیستی روانی، عبارت است از:

روابط مثبت + رفتار مثبت + شناخت مثبت + عواطف مثبت = شادکامی

‏ بررسی و مقایسه

در باره این نظریه، می‏توان گفت:

اوّلاً مؤلّفه‏های چهارگانه این نظریه، از دو الگوی متفاوت پیروی می‏کنند و این به انسجام و اتقان نظریه، لطمه وارد می‏سازد. سه مؤلّفه نخست بر اساس سه بُعد شناخت، عاطفه (هیجان) و رفتار اند که تقریباً امری پذیرفته شده در روان‏شناسی است. این سه بُعد در همه امور فردی و اجتماعی و حتّی معنوی انسان می‏توانند نقش داشته باشند‏؛ امّا در

1.. کزّازی، ۱۳۸۶.

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 64448
صفحه از 839
پرینت  ارسال به