برخوردار از نعمت، در معرض خطر است؛ زیرا خداوند در آن نعمت، حقوقی را بر او واجب گردانیده است. به خدا قسم، گاهی اوقات، خداوند عزّ و جلّ به من نعمتهایی میدهد و من پیوسته نسبت به آنها بیمناک و نگران هستم ـ و دستش را تکان داد ـ تا این که از حقوقی که خداوند در این نعمتها به گردن من دارد، بیرون آیم». من گفتم: فدایت شوم! شما با چنین مقام و منزلتی که دارید، این چنین میترسید؟! فرمود: «آری! و پروردگارم را در برابر نعمتی که به من ارزانی داشته است، میستایم».۱
بنا بر این، یک بُعد مثبت فقدان، کاهش مسئولیت و آزادی از تکلیف و پیامدهای آن است.
و ـ تصحیح تفسیر از بلا
پیشتر در باره ابعاد مثبت پدیدههای ناخوشایند سخن گفتیم. در آن جا سخن از فلسفه بلاها و معنای پنهان سختیهای زندگی بود؛ امّا مسئله دیگر، تفسیر و ارزیابی ما از موقعیت و یا به تعبیر بهتر، نوع نگاه ما به آن است. این، یک اصل است که هر موقعیت ناخوشایندی، توسّط انسان، ارزیابی میگردد. این ارزیابیها تأثیر مستقیمی بر فشار روانی حاصل از موقعیت دارد. اگر موقعیت ناخوشایند را مثبتْ ارزیابی کنیم و یا دارای بار مثبت بدانیم، قابل تحمّل خواهد بود و اگر منفی ارزیابی کنیم، از کنترل ما خارج میشود و غیر قابل تحمّل میگردد. در حقیقت، ما همان گونه که حوادث را تفسیر میکنیم، به آنها واکنش نشان میدهیم.
به بیان دیگر، حوادث، تعیینکننده نیستند؛ تفسیر ما از موقعیت ناخوشایند است که در کاهش یا افزایش تنیدگی و فشار روانی، تعیینکننده است. بنا بر این، ما به وسیله تفسیرهایمان میتوانیم موقعیتهای ناخوشایند را کنترل و مدیریت کنیم. کنترل موقعیتها در دست کسی است که کنترل تفسیرها و ارزیابیهای خود را در دست داشته باشد.