الف ـ تصحیح احساس محرومیت
صِرف محرومیت، موجب نارضایتی نمیگردد. مهم، احساس محرومیت است. زمانی نارضایتی به وجود میآید که فرد احساس کند محروم است. از این رو، خیلی مهم است که معلوم شود محرومیت چیست و چه ویژگیهایی دارد؟ و آیا احساس ما مطابق واقع هست یا نه؟ تفسیر ما از محرومیت، نقش مهمّی در افزایش یا کاهش فشار روانی دارد که در ادامه بدان میپردازیم.
باور غلط: تفسیر مادّی محرومیت
بر اساس آنچه در تفسیر فقر و غنا گذشت، برخی افراد، داشتهها و نداشتههای زندگی را فقط در مادّیات منحصر میبینند و به همین جهت، معیار سنجش و ارزیابی آنان، داشتن یا نداشتن امکانات مادی است. از این رو، چنین افرادی، هنگام کاستی در امکانات مادی، امکانات غیر مادی را لحاظ نمیکنند. لذا خود را محروم به شمار میآورند. همچنین هنگام فقدان امکانات غیر مادی، احساس محرومیت نمیکنند و برای تأمین آنها نیز تلاش نمینمایند.
باور صحیح: تفسیر واقعگرایانه محرومیت
زمانی میتوان وضعیت خود را از جهت محرومیت مورد ارزیابی قرار داد که بر اساس تعریف فقر و محرومیت، مصداقهای آن را نیز شناخته باشیم. اگر انسان با واقعگرایی، مصداقهای محرومیت را به دست آوَرَد، هنگام مشکلات میتواند با در نظر گرفتن آنها بررسی نماید که آیا واقعاً محروم است یا نه. در متون دینی، مصداقهای محرومیت بیان شدهاند. محرومیت از یک دیدگاه، بر دو قسم است: قابل تحمّل و غیر قابل تحمّل. محور این تقسیم نیز دو گونه بودن داشتههای انسان (مادی و معنوی) است. بر همین اساس، محرومیت غیر قابل تحمّل، محرومیت معنوی است و محرومیت قابل تحمّل، محرومیت مادی است. از جمع نکته اوّل و دوم، چهار نوع وضعیت به دست میآید: