در مجموع، لغتشناسان، صبر را به معنای حبس کردن و امساک نمودن در تنگناها میدانند.
امّا دانشمندان اسلامی در تعریف صبر، بیانهای متفاوت، امّا هماهنگی دارند. محقّق طوسی، صبر را حبس کردن نفس از جَزَع نمودن هنگام ناخوشایندها تعریف میکند که باعث میشود باطن انسان از اضطراب، زبان از شکایت و دیگر اعضای بدن از حرکتهای غیر متعارف، باز داشته شود.۱
راغب پس از بیان تعریف لغوی، صبر را حبس کردن نفس بر انجام دادن یا ترک کردن آنچه عقل و شرع اقتضا میکنند، میداند. البته وی صبر را مفهومی عام میداند که مفاهیم دیگر، از آن تولید میشوند؛ ادعایی که چندان صحیح به نظر نمیرسد.۲ غزالی، صبر را عبارت از پایداری انگیزههای دینی در مقابل انگیزههای نفسانی میداند.۳ علّامه مجلسی، صبر را نیرویی میداند که نفس را به حبس کردن نفس بر امور سخت و رعایت کردن آنچه شرع میخواهد، وامیدارد.۴ از نظر علّامه طباطبایی رحمه الله، صبر، عاملی برای حفظ نظام روانی ـ
1.. الصبرُ حبسُ النفسِ عَن الجَزَعِ عِندَ المَکرُوهِ، وهُو یمنَعُ الباطِنُ عَن الاضطِرابِ، واللسانُ عَن الشِکایةِ، والأَعضاءُ عَن الحَرَکاتِ غَیرِ المُعتادَةِ (بحار الأنوار، ج۶۸،ص۶۸).
2.. الصبرُ حَبسُ النفسِ عَلَى ما یقتَضِیهِ العقلُ أو الشَرعُ أو عَمَّا یقتَضِیان حَبسَها عنه، فالصبرُ لفظٌ عامٌ ورُبَّما خُولِفَ بَینَ أسمائِهِ بِحسبِ اختلافِ مَواقِعِهِ فإن کانَ حَبسُ النفسِ لِمُصیبَةٍ سُمِّی صبراً لاغیرَ ویضَادُّهُ الجزعُ ، وإن کانَ فی محارَبَةٍ سُمِّی شَجاعَةً ویضادُّهُ الجُبنُ ، وإن کانَ فی نائِبَةٍ مُضجِرَةٍ سُمِّی رَحبَ الصدرِ ویضادُّهُ الضَجرُ، وإن کان فی إمساک الکلامِ سُمِّی کتماناً ویضادُّهُ المُذِلُّ (مفردات الفاظ القرآن، ص ۴۷۴).
3.. الصبرُ عِبارَةٌ عَن ثُباتِ باعِثِ الدینِ فی مُقابَلَةِ باعثِ الشهوةِ فإن ثَبَتَ حتى قَهَرَه واستَمَرَّ عَلَى مُخالَفَةِ الشهوَةِ فَقَد نَصَرَهُ حِزبُ اللّهِ والتحق بالصابرین وإن تَخاذَلَ وضَعُفَ عَن الشهوةِ ولم یصبِر فی دَفعِها التحقَ بأشیاعِ الشیاطینَ (المحجة البیضاء، ج ۷، ص ۱۱۱).
4.. إنَّ الانسانَ ما دامَ فِی تلک النَشأةِ هو موردٌ لِلمصائبِ والآفاتِ، ومحلٌ لِلحوادث والنوائبِ والعاهاتِ، ومُبتَلًى بِتَحَمُّلِ الأذى مِن بَنِی نوعِه فی المعاملاتِ، ومُکلَّفٌ بِفعلِ الطاعاتِ، وترک المَنهیاتِ والمُشتَهیاتِ وکلُّ ذلک ثَقیلٌ عَلى النفسِ لا تَشتَهیهَا بِطَبعِها، فلابدَّ مِن أن تکونَ فیه قوةٌ ثابتةٌ وملکةٌ راسخةٌ بِها یقتَدِرُ عَلى حَبسِ النَفسِ عَلى هذهِ الأُمورِ الشاقةِ، ورِعایةُ ما یوافِقُ الشرعَ والعقلَ فِیها، وترک الجَزَعِ والانتقامِ، وسائرُ ما ینافی الآدابَ المُستَحسنَةَ المَرضیةَ عقلاً وشرعاً، وهِی المُسَمَّاةُ بِالصبرِ (بحار الأنوار، ج۶۸، ص ۶۸ ـ ۶۹).