نسبت به زندگی دیگران اصلاح کنید. با تداوم این کار میتوانید هیجان خودتان را مهار کنید. در آغاز راه، کمی سخت است و شاید تصوّر کنید هیچ کنترلی بر اوضاع ندارید و رشته همه چیز از دست شما در رفته است؛ امّا مقاومت داشته باشید و ادامه دهید که آرامآرام میتوانید هیجان خودمختار خود را تحت کنترل درآورید و به هرج و مرج احساسات و عواطف، پایان دهید.
بخش دیگر، هیجانهای مربوط به زندگی خود فرد است. کسی که زندگی خود را با زندگیهای بهتر مقایسه میکند، از زندگی خودش سرد، دلگیر و اندوهگین میشود و دچار حسرت و افسوس میگردد. این مقایسه، مبتنی بر یک مقایسه منطقی و همهجانبه نیست. معمولاً نقطههای مثبت زندگی دیگران را با نقاط منفی زندگی خود مقایسه میکنیم و در هر دو سوی مقایسه، افراط میشود. نتیجه آن، گذشته از شگفتزدگی نسبت به زندگی دیگران، غمگینی نسبت به زندگی خود است. برای رسیدن به زندگی بهتر باید این بخش هیجانها را نیز مدیریت کرد. این مطلب را میتوان در این آیه شریفه دید که خداوند میفرماید:
۰.(لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَی مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَ جًا مِّنْهُمْ وَ لَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ....۱
۰.و به آنچه، گروههایی از آنان را از آن بهرهمند ساختیم چشم مدوز و بر ایشان، غمگین مباش...).
در این آیه، غیر از «چشم ندوختن»، خواسته شده که «غمگین» نیز نشویم و این یعنی: «مهار هیجانی». در بحث زندگی قارونی مشاهده کردید که گروهی از مردم، آرزوی زندگی وی را داشتند؛ امّا سرانجام، خوشحال شدند که آرزوشان برآورده نشد. در آغاز، از زندگی خودشان غمگین بودند و در نهایت، خوشحال و خرسند شدند. قرآن کریم، این را برای داستانسرایی نیاورده؛ بلکه این یک قانون است که زندگیهای قارونی، سرنوشتی اسفبار دارند.
توجّه به این نکته میتواند هماکنون، غمگینیِ ما را بزداید و به خرسندی از وضع موجود برساند. باید به خداوند اعتماد داشت تا حزن و حسرت انسان کاهش یابد. آنان که در ماجرای قارون، دچار حزن و حسرت نبودند، کسانی بودند که به خدا اعتماد داشتند و از آنچه روزیشان کرده بود، راضی بودند. اعتماد به خدا و راضی بودن به تقدیر او، عامل