445
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

محرومیت، عامل نارضایتی؛ امّا سخن این است که مفهوم فقر و غنا چیست و به چه کسی فقیر و به چه کسی غنی گفته می‏شود؟ این جاست که دوباره مسئله شناخت و نقش آن در احساس مطرح می‏شود. شناخت ما از مفهوم فقر و غنا، به احساس فقر و غنا منجر می‏شود و در پی آن، به رضامندی یا نارضایتی می‌انجامد. بنا بر این، این یک بحث «معناشناسی» است.

باور غلط: تفسیر عینیِ فقر و غنا

تفسیر رایج، غنا را به معنای برخورداری از مال، امکانات و مسائل سخت‏افزاری زندگی، و فقر را به معنای محرومیت از آنها می‏داند. این تفسیر، برای فقر و غنا ماهیتی اقتصادی در نظر می‌گیرد و معتقد است که انسانِ برخوردار از وسایل و امکانات لازم برای زندگی، غنی و دارا شمرده می‏شود و انسان فاقد آنها، فقیر و ندار. تفسیر عینی و اقتصادی از فقر و غنا، در متون دینی نیز وجود دارد؛ امّا منحصر به آن نیست. پرسش این است که آیا هر کسی که از امکانات لازم برای زندگی برخوردار است، از زندگی خود راضی است؟ و آیا هر کسی که از آنها محروم است، ناراضی است؟ پاسخ منفی است؛ زیرا صرف برخورداری از امکانات به عنوان یک واقعیت خارجی، کافی نیست؛ باید احساس بی‏نیازی نیز در فرد به وجود آید. همچنین محرومیت از امکانات به عنوان یک واقعیت، تعیین کننده نارضایتی نیست؛ بلکه احساس فقر، تعیین کننده است. لذا چه بسا «دارا»هایی که احساس فقر دارند و چه بسا «ندار»هایی که احساس غنا دارند.

باور صحیح: تفسیر روان‏شناختیِ فقر و غنا

تفسیر دیگری که وجود دارد، تفسیر روان‏شناختی است. بر اساس این تفسیر، فقر و غنا پیش از آن که یک مفهوم اقتصادی و عینی باشند، یک مفهوم روحی و روانی اند. اساساً غنا، به معنای بی‏نیازی است، نه دارایی، و فقر، به معنای نیازمندی است، نه نداری. مال و ثروت، یکی از لوازم احساس بی‏نیازی است، نه این که معنای اصلی آن باشد. بر اساس این تفسیر، غنا یعنی برخورداری از احساس بی‏نیازی در درون، و انسان غنی، کسی است که چنین احساسی دارد، هر چند از امکانات مادی بی‏بهره باشد؛ و فقر یعنی داشتن احساس نیازمندی در درون، و انسان فقیر، کسی است که چنین احساسی دارد، هر چند از امکانات


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
444

کسانی که اهل تبذیر و اسراف هستند، به دلیل فقدان تدبیرگری، معمولاً از عنصر رضامندی، کمتر برخوردارند؛ زیرا این حالت، از یک سو همراه با زیاده‏خواهی و سیری‏ناپذیری است و از سوی دیگر، موجب اتلافِ منابعِ روزی می‏گردد. البته این که به طور مشخّص، حُسن تدبیر شامل چه اموری می‏گردد، از حوصله این نوشتار خارج است و باید در مباحث اقتصادی اسلام، آن را جُست. آنچه مهم است این که بدانیم بد‏مصرف کردن، مانع مهمّی در راه رضامندی است و در مقابل، حُسن تدبیر، نقش مهمّی در رضامندی خواهد داشت.

ی ـ اصلاح تفسیر از فقر و غنا

احساس فقر، از محورهای ناخوشایندی و احساس غنا، از محورهای خوشایندی است. از این رو، رضامندی در بُعد تکوین، با دو مفهوم فقر و غنا ارتباط تنگاتنگ دارد. آنچه مهم است این که داشتن تعریفی دقیق و صحیح از فقر و غنا، از مسائل مهم و بنیادین رضامندی است. فقر و غنا با توجّه به ماهیت انسان و ماهیت محلّی که اکنون در آن قرار دارد(دنیا)، تعریفی خاص دارد. کسی که می‏خواهد به رضامندی دست یابد، باید تعریف خود را با این تعریف‏ها هماهنگ سازد. ما نمی‏توانیم با تعریف خودساخته، به دنبال رضامندی باشیم. فقر و غنا در مفهوم انسان، حقیقتی ثابت دارد که توسّط خداوند متعال تنظیم و تقدیر شده است. این یک واقعیت غیر قابل تغییر در زندگی است که پیش از این، از آن سخن گفتیم. لذا ما باید تعریف خود را با این واقعیت الهی هماهنگ سازیم. این جا باز، سخن از هماهنگی با واقعیت است؛ هماهنگی تعریف ما از فقر و غنا با حقیقت فقر و غنا. این، یک بحث کاملاً شناختی است. کسی که می‏خواهد به رضامندی دست یابد، باید در بُعد اندیشه به این موضوع بپردازد که تعریف واقعی فقر و غنا کدام اند. بسیاری از احساس‏های کاذب نارضایتی، معلول غیر واقعی بودن شناخت این موضوع است. برخی واقعاً محروم نیستند؛ امّا به خاطر فقدان ارزیابی درست از این موضوع، دچار احساس محرومیت و نارضایتی می‏شوند. همچنین علّت بسیاری از رضایت‏های کاذب نیز همین است.

احساس بی‏نیازی و برخورداری، عامل مهمی در رضامندی است و احساس فقر و

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 64518
صفحه از 839
پرینت  ارسال به