43
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

در سال ۱۹۹۲م، نوسبام،۱ «نظریه فهرست اهداف»۲ را ارائه کرد که بر اساس آن، شادکامی، عبارت است از: دستیابی به تعدادی از اهدافِ حقیقتاً ارزشمند زندگی، مانند: شغل، دوستی، آموزش، معرفت، آسایش و رفاه مادی و سلامت.

هرچند که لذّت‏گرایی در قرن بیستم در اغلب متون روان‏شناسی به شکلی خود را نشان داد، امّا تردیدی نیست که رویکرد روان‏شناسی در هزاره جدید، به ویژه روان‏شناسی مثبت‏گرا، بیش از آن که بر رویکرد لذّت‏گرا مبتنی باشد، بر پایه رویکرد سعادت‏گراست.۳

ویسینگ۴ در سال ۱۹۸۸م، و وان اِدِن۵ در سال ۱۹۹۴م، یک سازه بهزیستی ـ‏ روان‏شناختی کلّی را معرفی کردند که به وسیله احساس انسجام و پیوستگی در زندگی، تعادل عاطفی و رضایت کلّی از زندگی، مشخّص و اندازه‏گیری می‏شود. آنها تأکید می‏کنند که بهزیستی روانی، سازه‏ای چهاربُعدی است که شامل: عاطفه، شناخت، رفتار و روابط بین فردی می‏شود.۶

در سال ۱۹۹۱م داینر،۷ سندویک۸ و پاووت،۹ دریافتند که توازن کلّی میان هیجان‏های مثبت و منفی افراد، پیش‏بینی کننده «احساس به‏زیستن»۱۰ آنان است. بنا بر این یافته، کهنمن۱۱ در سال ۱۹۹۹م، اظهار کرد که شادیِ عینی، با ردیابیِ احساس‏های زودگذرِ خوب ​

1.. Nosbaum.

2.. objective list theory.

3.. براتی، فرید، ۱۳۸۸، اثربخشی مداخلات روان‌شناسی مثبت‏گرا جهت افزایش نشاط، خشنودی از زندگی، معناداری زندگی و کاهش افسردگی، تدوین مدلی برای اقدام، رسالۀ دکتری، چاپ نشده، تهران: دانشگاه علّامه طباطبایی.

4..Wissing, M.P.

5.. Van Eeden, C.

6.. کزّازی، نجم السادات، ۱۳۸۶، بررسی رابطۀ جهت‏گیری مذهبی با بهزیستی روانی دانشجویان دانشگاه علّامه طباطبایی، پایان‏نامۀ کارشناسی، چاپ نشده، قم: دانشگاه پیام نور، ص۸.

7.. Diener, E.

8.. Sandvik, E.

9.. Pavot,W.

10.. Subjective well ـ being.

11.. Kahneman, D.


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
42

۱. بیان مسئله

در قرن نوزدهم میلادی، پس از جدایی روان‏شناسی از فلسفه، رویکرد لذّت‏گرایی در آثار روان‏شناسان، به روشنی مشهود بود. ویترسو۱ (۲۰۰۹) در این زمینه به کسانی چون:‏ جیمز،۲ ثرندایک،۳ وونت۴ و فروید۵ اشاره دارد. در نیمه اوّل قرن بیستم، محقّقانی چون: پل توماس یانگ۶ (که با موش‏ها کار می‏کرد) و بیبه ـ‏ سنتر۷ (که با انسان‏ها کار می‏کرد) در باره نقش حیاتی لذّت‏ها به بحث پرداختند. هر دوی این روان‏شناس‏ها سعی کردند تا بر پایه «لذّت»، علمی را بنا نهند.

اندکی بعد برلاین،۸ این نظر را طرح کرد که لذّت توسط «پتانسیل برانگیخته محرّک»۹ تعیین می‏شود. در همین سال‏ها اولدز۱۰ و میلنر،۱۱ به بررسی عصب‏شناختی لذّت پرداختند و سرانجام اولدز در ۱۹۵۶م، اعلام کرد که به کشف «مراکز لذّت»۱۲ در مغز، نائل شده است.

در سال ۱۹۸۶م، گریفین،۱۳ نظریه خواسته (نیاز)۱۴ را ارائه کرد که مطابق این نظریه، شادکامی، عبارت است از: به دست آوردن آنچه می‏خواهید، بدون توجّه به این‏که آن خواسته، شامل لذّت می‏شود یا نه.

1.. Vitterso, J.

2.. James, V.

3.. Thorndik,E.L.

4.. Wundt, W.M.

5.. Freud, S.

6.. Young, P.T.

7.. Beebe ـ Center.

8.. Berlyne, D.

9.. the arousal potential of a stimulus.

10.. Olds.

11.. Milner.

12.. pleasure centers.

13..Griffin.

14.. desire theory.

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 64637
صفحه از 839
پرینت  ارسال به