317
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

بنا بر این، رضایت در لغت و اصطلاح، عبارت است از پذیرش موقعیت و خرسندی یا دست کم، ناخرسند نبودن از آن. شخص راضی کسی است که موضوع رضایت را می‏پذیرد و از آن، احساس ناخوشایند ندارد و بلکه می‏تواند خرسند نیز باشد.

رضامندی در منابع اسلامی، به عنوان یک حسّ درونی، معنای متفاوتی ندارد. مواردی در متون دینی آمده است که به روشن‏تر شدن موضوع و شناسایی بهتر آن کمک می‏کند، مانند این که شخص راضی: تقدیرهای خداوند را می‏پذیرد،۱ نسبت به آنها اقبال دارد،۲ آرزویی غیر از وضعیت مقدّر را ندارد،۳ به لحاظ زمانی، خواهان تأخیر یا تعجیل در مقدّرات نیست،۴ تقدیرهای خداوند را به خیر و مصلحت خود می‏داند، لذا در برابر سختی‏های آن صبور و در خوشی‏های آن شکور است۵ و نسبت به طاعت او رغبت و نسبت به معصیت کردن در برابر دستورهای او کراهت دارد.۶

در مجموع می‏توان گفت که رضایت، ترکیبی است از:

یک. پذیرش؛ یعنی پذیرفتن موقعیت خود و تسلیم بودن در برابر آن. انسان ممکن است در زندگی با پدیده‏هایی رو‌ به ‌رو شود که خواست او نبوده است. فرد راضی، کسی است که آن را می‏پذیرد و بلکه از آن استقبال می‏کند و آرزویی غیر از وضعیت مقدّر را ندارد و به لحاظ زمانی، خواهان تأخیر یا تعجیل در مقدّرات نیست و در برابر سختی‏های آن صبور و در خوشی‏های آن شکور است و نسبت به طاعت او رغبت و نسبت به معصیت او کراهت دارد.

1.. امام زین‏العابدین علیه السلام: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَوَفِّقنی لِقَبولِ مَا قَضَیتَ لِی وَعَلَی، وَرَضِّنی بِمَا أخَذتَ لِی وَمِنِّی (الصحیفة السجادیة، ص۶۲، دعای ۱۴؛ المصباح، کفعمی، ص۲۸۰).

2.. إنْ عَقَدْتَ أیمَانَک فَارْضَ بِالمَقضِی عَلَیک وَلَک، وَ لا تَرْجُ أحَداً إلّا اللّهَ، وَانْتَظِرْ مَا أتَاک بِهِ القَدَر (مختصر بصائر الدرجات، ص۳۶۳، ح۴۱۸).

3.. امام سجاد علیه السلام: مَنِ اتَّکَلَ‏ عَلَى‏ حُسْنِ‏ اخْتِیارِ اللّهِ ـ جَلَّ وَعَزَّ ـ لَهُ، لَمْ یتَمَنَّ غَیرَ الْحَالِ الَّتِی اخْتَارَهَا اللّهُ تَعَالَى لَه (نزهة الناظر، ص ۹۴).

4.. اللَّهُمَّ رَضِّنِی بِقَضَائِک، وَ صَبِّرنِی عَلَی بَلَائِک، وَ بارِک فِی أقدَارِک، حَتّی لا أُحِبَّ تَعجیلَ شَیءٍ أخَّرتَهُ، وَ لا تَأخیرَ شَیءٍ عَجَّلْتَهُ (قرب الإسناد، ص۲۲۰).

5.. یا موسَی بنَ عِمرانَ، ما خَلَقتُ خَلقاً أحَبَّ إلَی مِن عَبدِی المُؤمِنِ، فَإِنّی إنَّما أبتَلیهِ لِما هُوَ خَیرٌ لَهُ، واُعافیهِ لِما هُوَ خَیرٌ لَهُ، وأزوی عَنهُ ما هُوَ شَرٌّ لَهُ لِما هُوَ خَیرٌ لَهُ، وأنَا أعلَمُ بِما یصلُحُ عَلَیهِ عَبدی، فَلیصبِر عَلی بَلائی، وَلیشکر نَعمائی، وَلیرضَ بِقَضائی (الکافی، ص۶۱، ح۷؛ الأمالی، مفید، ص۹۳؛ الأمالی، طوسی، ص۲۳۸، ح۴۲۱).

6.. ر. ک: ص ۹۹ (فصل پنجم، ساز و کار تأثیر خیر بر احساس شادکامی).


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
316

بهزیستی روانی‏اش بیشتر کمک می‏کنند.۱

۱. تعریف رضامندی

برخی لغت‏شناسان، رضا را به ضدّ آن یعنی «سَخَط» ترجمه کرده‏اند۲ و برخی دیگر، به مؤلّفه‌های آن پرداخته‌اند که عبارت‌اند از: «کراهت نداشتن»۳ و «قبول و پذیرش».۴ در مقابل، سَخَط قرار دارد که برخی آن را به ضدّ رضا معنا کرده‏اند؛۵ امّا برخی دیگر، آن را به معنای کراهت و ناخرسندی دانسته‏اند.۶ برخی نیز بر این عقیده‌اند که سَخَط در موقعیت‏های مختلف، معانی گوناگونی پیدا می‏کند، مانند غضب و کم شمردن و بی ارزش دانستن هدیه.۷

امّا در اصطلاح، برخی آن را به جَزَع نکردن، سرور قلبی از تقدیر، استقبال از حُکم الهی با خوش‌حالی، آرامش قلب در برابر حکم خدا تعریف کرده‏اند. مناوی، رضا را به معنای «طیب نفس» دانسته که با عدم تغییر حال در هنگام سختی‏ها همراه است.۸

1.. این موضوع، به بررسی‏های روان‏شناختی بیشتری نیازمند است.

2.. معجم مقاییس اللغة، ج ۲ ص ۴۰۲؛ لسان العرب، ج ۱۴، ص ۳۲۳.

3.. رِضَا العبد عن اللّٰه: أن لا یکره ما یجری به قضاؤه، و رِضَا اللّه عن العبد هو أن یراه مؤتمرا لأمره، و منتهیا عن نهیه (مفردات الفاظ القرآن، ص ۳۵۶).

4.. إذا رَضِیتْ‏ عنه أَحَبَّتْه و أَقْبَلَتْ علیه‏. (لسان العرب، ج ۱۴، ص ۳۲۴؛ تاج العروس،‌ ج ۱۹ ص ۴۶۲).
رَضِیتُ‏: الشَّىْ‏ءَ و [رَضِیتُ] بِهِ [رِضًا] اخْتَرْتُه‏ (المصباح المنیر، ج ۲، ص ۲۲۹؛ تاج العروس، ج ۱۹،‌ ص ۴۶۳).

5.. العین، ج ۴، ص ۱۹۲، الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۳۰؛ لسان العرب، ج ۷، ص ۳۱۳).

6.. السَّخْطُ و السُّخْطُ: الکراهیة للشى‏ء و عدم الرضا به. و منه‏ الحدیث‏ «إن اللّه‏ یسْخَطُ لکم کذا» أى یکرهه لکم و یمنعکم منه و یعاقبکم علیه (النهایة، ج ۲، ص ۳۵۰).

7.. و قد سَخِطَ، أى غضب، فهو ساخِط. و أَسْخَطَهُ‏، أى أغضبه. و یقال: تَسَخَّطَ عطاءه، أى استقلَّه و لم یقع منه مَوقِعا (الصحاح، ج ۳، ص۱۱۳۰).
و تَسَخَّطَ و سَخِط الشی‏ءَ سَخَطاً: کرهه. و سَخِطَ أَی غضب، فهو ساخِط. و أَسْخَطَه‏: أَغْضَبَه. تقول: أَسْخَطَنی‏ فلان‏ فسَخِطْتُ‏ سَخَطاً. و تسَخَّطَ عَطاءه أَی اسْتَقلَّه و لم یقع مَوْقِعاً. یقول: کلَّما عَمِلْت له عملًا تَسَخَّطه‏ أَی لم یرضه. و فی حدیث هِرَقْلَ‏: فهل یرْجِعُ أَحد منهم‏ سَخْطةً لدِینهِ؟. السَّخَطُ و السُّخْطُ: الکراهیة للشی‏ء و عدم الرّضا به. و منه‏ الحدیث‏: إِن اللّه‏ یسْخَطُ لکم کذا. أَی یکرهه لکم و یمنعُکم منه و یعاقِبُکم علیه أَو یرجع إِلى إِرادة العقوبة علیه (لسان العرب، ج ۷، ص ۳۱۳). نیز، ر. ک: الصحاح، ج ۱۰، ص ۲۷۷.

8.. الرضا اصطلاحاً هو سرور القلب بمرّ القضاء. و قیل: الرضا ارتفاع الجزع فی أی حکم کان ... و قیل استقبال الاحکام بالفرح. و قیل سکون القلب تحت مجاری الاحکام. و قال المناوی : الرضا طیب نفسیّ للانسان بما یصیبه أو یفوته مع عدم التغییر (نظرة النعیم، ج ،۶ ص ۲۱۰۴، به نقل از: التعریفات، ص ۱۱۱؛ مدارج السالکین، ج ۲، ص ۱۸۵؛ التوقیف علی مهمات التعاریف، ص ۱۷۸).

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 64535
صفحه از 839
پرینت  ارسال به