سختیها از اصول مسلّم اسلامی است؛ امّا مهم این است که وجود این واقعیت، کاهنده فشار روانی است. آنچه موجب کاهش فشار روانی میگردد، توجّه به این واقعیت و باور به آن است. امام صادقعلیه السلام در پاسخ به کافری که از علّت فقر و غنا پرسیده بود، یکی از علل آن را همین امر دانستند.۱ وقتی انسان باور کرد که در برابر هر سختیای پاداشی میگیرد، تحمّل آن آسان می شود. انسان، حاضر است برای رسیدن به منافع بزرگتر، سختیهایی را تحمّل کند. از این رو، بخش بزرگی از متون قرآن و حدیث، به بیان پاداشهای صابران اختصاص دارد. در حقیقت، یکی از عواملی که صبر را تحریک و تقویت میکند، پاداش است.۲ یداللّه بن ابییعفور به شدّت بیمار میشود و از دردهای خود به امام صادقعلیه السلام شکایت میکند. امامعلیه السلام در پاسخ وی میفرماید:
۰.لَو یَعلَمُ المُؤمِنُ مَا لَهُ مِنَ الأَجرِ فی المَصائِبِ، لَتمَنَّی أنَّهُ قُرِضَ بِالمَقاریضِ.۳
۰.اگر فرد مؤمن میدانست که چه پاداشی در مصیبتها دارد، آرزو میکرد که با قیچی، قطعهقطعه شود.
امام علیعلیه السلام اشعث را که داغدار یکی از عزیزان خود بود، با توجهدهی به همین نکته تسلّی دادند.۴ وقتی پیامبر خداصلی الله علیه و آله رحلت نمود، امام علیعلیه السلام فرمود: «إنا للّه و إنّا إلیه راجعون! وای از مصیبتی که هم نزدیکان را در بر گرفت و هم مؤمنین را! هرگز به مانند آن مصیبت ندیده بودند». وقتی پیامبر خداصلی الله علیه و آله را دفن کردند، ندایی از آسمان شنیده شد که اهل بیت علیهم السلام را تسلیت میداد. در بخشی از این تسلیت چنین آمده است:
۰.إنّ فِی اللّهِ خَلَفاً مِن کُلّ ذاهِبٍ و عَزاءً مِن کُلِّ مُصیبَةٍ و دَرَکاً مِن کُلِّ ما فاتَ. فَبِاللّهِ ثِقوا و عَلَیهِ فَتَوَکَّلوا و إیّاه فارجوا إنَّما المُصابُ مَن حُرِمَ الثَّوابَ.۵
1.. ... ووَجهٌ آخَرُ: أنَّهُ عَجَّلَ لِقَومٍ فی حَیاتِهِم، ولِقَومٍ آخَرَ لِیومِ حاجَتِهِم إلَیهِ... (الاحتجاج، ج۲، ص۲۲۴، ح۲۲۳).
2.. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در این باره میفرماید: لَو تَعلَمونَ ما ذُخِرَ لَکُم ما حَزِنتُم عَلی ما زُوِیَ عَنکُم (مسند ابن حنبل، ج۴، ص۱۲۸).
3.. الکافی، ج۲، ص۲۵۵، ح۱۵؛ تنبیه الخواطر، ج۲، ص۲۰۴؛
4.. یَا أشعَثُ إن تَحزَن عَلی إبنـِکَ فَقَدِ استَحَقَّت ذَلِکَ مِنکَ الرَّحِم، و إن تَصبِر فَفِی اللّه مِن کُلِّ مُصیبَةٍ خَلَفٌ (نهج البلاغة، حکمت ۲۹۱).
5.. تفسیر العیّاشی، ج۱، ص۲۰۹، ح۱۶۶؛ بحار الأنوار، ج۸۲، ص۹۹، ح۴۸.