چیز از جمله انسان، جهان و حتّی شادکامی، به دست او صورت میپذیرد.
«دانا» است و دانایی او بر همه ابعاد هستی، سایه گسترده و نسبت به همه چیز، خبیر و بصیر است و هر آنچه انجام میدهد، بر اساس حکمت و مصلحت است. لذا همین امر به انسان امید میدهد که او با دیدی باز، مصالح وی را میداند و جز به خیر و صلاحش کاری نمیکند.
«عادل» است و هرگز به کسی ظلم نمیکند. لذا همه تقدیرهای او عادلانه است. این با موجودی که بیمنطق و بیحکمت اقدام میکند و ممکن است به ظلم رفتار نماید، خیلی تفاوت دارد.
«اندازهگذارنده» است و برای هر چیزی، اندازهای مشخّص کرده است. در نظام آفرینش، همه چیز بر اساس اندازهگیری و تقدیر خاصّی از جهات مختلف، چون: طول و عرض و دوام و مهلتها و روزیها استوار است. این امر نشان میدهد که همه چیز بر اساس خواست خداوند متعال تنظیم شده است. لذا او از هر کسی به ماهیت امور، آگاهتر است و هر آنچه او در باره آنها بیان میکند، بهترین دستور است.
«رحمتگر و مهربان» است و نسبت به بندگانش، لطف و عنایت دارد. لذا بیش از استحقاق میبخشد و جز به نیکی با آنان رفتار نمیکند. این بُعد، جنبه عاطفی ارتباط با خدا را ارضا میکند و به انسان امید میدهد که با لطف و مهری که او دارد، هرگز بد وی را نمیخواهد و او را رها نمیکند و تنها نمیگذارد.
همه اینها نشان میدهد که او تنها منبع شایسته برای تقدیر بهترینها برای بشر است. این، تبیینکننده نقش یگانه و بیبدیل «خداشناسی و توحیدباوری» در شادکامی است.
ب ـ مهمترین مبانی انسانشناختی
یکی از ابعاد شادکامی، انسان است. لذا از عوامل مؤثّر در تحقّق شادکامی، شناخت انسان است. انسان، آفریده خداست و تمام مسائل مربوط به او، توسّط او تنظیم شده است. از این رو، موضوع انسانشناسی، یکی از اصلیترین مسائل اسلامی است که در قرآن و روایات اهل بیتعلیهم السلام از زاویههای مختلف، مورد توجّه قرار گرفته است. در واقع، آنچه در نصوص اسلامی (متون قرآن و حدیث) در باره عقیده، اخلاق و عمل آمده، به گونهای با موضوع انسانشناسی مرتبط است؛ ولی همه این مباحث، در این جا قابل طرح نیستند. در ادامه، مهمترین مبانی انسانشناختی مربوط به شادکامی را بیان خواهیم کرد.