بودن قضای خداوند و عدل بودن عطای او شهادت میداده است.۱ همچنین ایشان در بیانی زیبا و روشن، اعلام میدارد که روزی را فردی عادل، تقسیم نموده است.۲ هر چند قانون قبض و بسط در باره روزی جاری است، امّا بر اساس عدالت است.۳ امام زین العابدین علیه السلام در دعای روز عرفه خود با خداوند مناجات میکند و از عدالت او در قضا و تقسیم رزق و روزی، سخن میگوید.۴ ایشان در دعای دیگری، خداوند را به خاطر عدالت در تقسیم روزی سپاس میگوید.۵
آنچه مهم است این که باور به عدالت خداوند، به انسان اطمینان میدهد که به او ظلم نشده است. این باور، موجب میشود که انسان، نظام حاکم بر زندگی را ظالمانه نداند و از رویدادها و قوانین زندگی، تفسیر ظالمانه نداشته باشد و همین امر، احساسات منفیِ او را از بین میبَرَد و شادکامی و رضامندی از آنها را به وجود میآورد.
هفت. رحمتگر ـ مهربان (رحمان ـ رحیم)
صفت «رحمان (رحمتگر)» بر وزن فعلان و «رحیم (مهربان)» بر وزن فعیل، هر دو، ساخت مبالغه از مادّه «رحم»اند که دلالت بر رقّت و مهربانی و رأفت دارند.۶ قرآن کریم،
1.. اللّهُمَّ إنّی اُشهِدُک وکفى بِک شَهیدا، وأشهَدُ أنَّک أنتَ اللّهُ رَبّی... وأشهَدُ أنَّ قَولَک حَقٌّ، وأنَّ قَضاءَک حَقٌّ، وأنَّ عطاءَک عَدلٌ (جمال الاُسبوع، ص۱۷۱؛ بحار الأنوار، ج۹۱، ص۱۸۰، ح۶ ).
2.. ... إنَّ المالَ مَقسومٌ مَضمونٌ لَکم، قَد قَسَّمَهُ عادِلٌ بَینَکم وضَمِنَهُ، وسَیفی لَکم (الکافی، ج۱، ص۳۰، ح۴؛ تحف العقول، ص۱۹۹؛ مشکاة الأنوار، ص۲۴۲، ح۷۰۴).
3.. امام علی علیه السلام در این باره میفرماید: قَدَّرَ الأَرزاقَ فَکثَّرَها وقَلَّلَها، وقَسَّمَها عَلَی الضّیقِ وَالسَّعَةِ، فَعَدَلَ فیها لِیبتَلِی مَن أرادَ بِمَیسورِها ومَعسورِها، ولِیختَبِرَ بِذلِک الشُّکرَ وَالصَّبرَ مِن غَنِیها وفَقیرِها (نهج البلاغة، خطبۀ ۹۱؛ بحار الأنوار، ج۵، ص۱۴۸، ح۱۱).
4.. قَدَّرتَ الاُمورَ بِعِلمِک، وقَسَّمتَ الأَرزاقَ بِعَدلِک، ونَفَذَ فی کلِّ شَیءٍ عِلمُک، وحارَتِ الأَبصارُ دونَک... فَلَم یقایس شَیئا بِشَیءٍ مِن خَلقِهِ، ولَم یستَعِن عَلی خَلقِهِ بِغَیرِهِ. ثُمَّ أمضَی الاُمورَ عَلی قَضائِهِ وأجَّلَها إلی أجَلٍ مُسَمّی، قَضی فیها بِعَدلِهِ، وعَدَل فیها بِفَضلِهِ، وفَصَلَ فیها بِحُکمِهِ، وحَکمَ فیها بِعَدلِهِ (الإقبال، ج۲، ص۱۰۲؛ بحار الأنوار، ج۹۸، ص۲۲۸، ح۴).
5.. الحَمدُ للّهِ رِضی بِحُکمِ اللّهِ، شَهِدتُ أنَّ اللّهَ قَسَمَ مَعایشَ عِبادِهِ بِالعَدلِ، وأخَذَ عَلی جَمیعِ خَلقِهِ بِالفَضلِ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ، ولا تَفتِنّی بِما أعطَیتَهُم، ولا تَفتِنهُم بِما مَنَعتَنی، فَأَحسُدَ خَلقَک، وأغمَطَ حُکمَک. اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وطَیب بِقَضائِک نَفسی، ووَسِّع بِمَواقِعِ حُکمِک صَدری، وهَب لِی الثِّقَةَ لِاُقِرَّ مَعَها بِأَنَّ قَضاءَک لَم یجرِ إلّا بِالخِیرَةِ (الصحیفة السجادیة، دعای ۳۵).
6.. معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۴۹۸.