چیز و بر همه ابعاد آنها (اوّل و آخر، و ظاهر و باطن) احاطه دارد و از حقیقت امور، آگاه است. این، نشان میدهد که تدبیر و تقدیر خداوند، مبتنی بر حکمت است و از این جهت، بهترین است. این مبانی بر این نکته اشاره دارند که خلق و تقدیر شادکامی بر اساس دانایی و آگاهی صورت گرفته و بر همین اساس نیز تدبیر میشود.
شش. دادگر (عادل)
یکی از ابعاد توحید، عدالت خداوند متعال است. به همین جهت، یکی از صفات او را «عدل» بر شمردهاند. واژه «ظلم» در لغت، به معنای: نهادن چیزی در غیر جای ویژه خود، تجاوز از حد، و انحراف از میانهروی آمده است.۱ به نظر میرسد که جامعترین معنای ظلم، «نهادن چیزی در غیر جای ویژه خود» است و دیگر معانی، با تأمّل، به این معنا باز میگردند.
عدل، نقطه مقابل «ظلم» است. بنا بر این، جامعترین معنای عدل، «نهادن هر چیز در جایگاه ویژه آن» است.۲ هنگامیکه هر چیزی در جایگاه ویژه خود قرار بگیرد، اِستوا و اعتدال پدید میآید و اِعوجاع و انحراف، از بین میرود. از این رو، اهل لغت، «عدل» را به «اِستواء» تفسیر کردهاند. معانی دیگر نیز به این معنای جامع، باز میگردند.
بررسیها نشان میدهند که قرآن و احادیث، واژه «ظلم» و «عدل» را در معنای جامع آنها به کار بردهاند. به تعبیر روشنتر، در نظام آفرینش، هر پدیده، جایگاه، حدّ و قانون ویژهای دارد که اگر در جایگاه ویژه خود قرار گرفت، عدل، و اگر در آن جایگاه قرار نگرفت، ظلمْ تحقّق یافته است۳. بنا بر این، میتوان گفت که عدل، رعایت قانون نظام هستی، و ظلم، تخلّف از این قانون است.
با توجّه به مفهوم لغوی «عدل» و کاربرد همین مفهوم در قرآن و حدیث، عدل خداوند، بدین معناست که همه افعال خداوند متعال، بر پایه بهترین نظام، استوارند؛ یعنی هر پدیدهای با دقّت تمام، در وقت لازم پدید میآید و در جای خود قرار میگیرد