متعال نخواهد، هیچ پدیدهای، چه خیر و چه شر، تحقّق نمییابد. حتّی کارهایی که انسان، با اراده و اختیار خود انجام میدهد، از این قانون کلّی، مستثنا نیستند، هر چند خداوند متعال، در وضع قوانین و احکام، از کارهای زشت، نهی کرده است. خداوند متعال تصریح کرده که من، خالق خیر و شر هستم و آن دو، مخلوقات من هستند.۱
البته آفرینش خیر، اصالت دارد و آفرینش شر، فرع آن است. این را میتوان از روایات تقدّم آفرینش خیر بر شر به دست آورد.۲ برای نمونه، آفرینش انسان، خیر است؛ امّا وی برای رسیدن به هدف آفرینش خود، باید دارای اراده و آزادی باشد. از آن سو، موجود بااراده و آزاد، میتواند از آزادی خود، سوء استفاده کند، شر (بدی) ایجاد نماید و جامعه را به فساد بکشاند.
بنا بر این، برای تحقّق شادکامی باید حقیقت آن را ـ که آفرینش الهی دارد ـ شناخت. این جاست که توحیدباوری در بُعد آفرینش شادکامی، معنا مییابد. بدون شناخت حقیقت و واقعیت شادکامی، دستیابی به آن، غیر ممکن خواهد بود.
دو. پروردگار (رب)
از دیگر شاخههای توحید افعالی، توحید ربوبی است و بر همین اساس، یکی از نامها و صفات خداوند متعال نیز «رب» است. واژه «رب (پروردگار)»، صفت مشبّهه از مادّه «ربب» است و در لغت، به معنای دارنده و سَروَر و آفریننده و اصلاح کننده به کار میرود. به گفته اهل لغت، «رب»، از «تربیت» برگرفته شده و «رببتُه» و «ربَّیتُه» به یک معنا هستند. هر گاه در لغت، رب، به غیر خدا اطلاق گردد، تنها برخی از معانی یاد شده، از آن اراده میشود. مثلاً «ربّ القوم»، به معنای سَروَر قوم و «ربّ المال»، به معنای دارنده مال است؛ امّا باید ببینیم که در باره خداوند، کدام معنای آن مقصود است.
رب، از نامهای پُربسامد در قرآن و احادیث است. در قرآن کریم، رب، پس از نام «اللّه»، پُرکاربردترین نام در باره خداست و بیش از نهصد بار بیان شده است. اگر در