47
خاطره‌هاي آموزنده

۱ / ۱۱

بازدید امام رضا علیه السلام از زائر مخلص و متّقی

حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای محسن قرائتی در سخنرانی روز یکشنبه مورخ ۲۰/۱۰/۱۳۸۳ که در جمع زائران حرم نبوی در بعثه مقام معظم رهبری ایراد کرد، به نقل خاطره‌ای از شهید حاج شیخ حسن بهشتی‌نژاد، امام جمعه موقت اصفهان، پرداخت و چنین گفت:
اوایل انقلاب و در روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان، منافقین در خانه حاج حسن بهشتی‌نژاد امام جمعه موقت اصفهان را زدند و ایشان و یک بچه دو سه ساله را در یک لحظه کشتند. من حدود هفده سال همشاگردی حاج آقا حسن بودم و از اوّل طلبگی‌مان با هم بودیم. پدر ایشان به نام حاج آقا مصطفی بهشتی، پدر شوهر همشیره دکتر بهشتی، از اولیای خدا و از جمله علمای اصفهان محسوب می‌شد.
حاج آقا حسن نقل می‌کرد که پدرشان همراه یک گروه برای زیارت بارگاه امام حسین علیه السلام عازم کربلا می‌شود. در لب مرز رئیس گمرک می‌گوید که: می‌خواهم خانمت را ببینم تا او را با عکسش تطبیق دهم. این حرف به حاج آقا مصطفی بهشتی برمی‌خورد و می‌گوید: یک خانم بیاید و این تطبیق را بدهد.
اما مسؤول گمرک می‌گوید: نه! خودم می‌خواهم این کار را بکنم.
این مسئله باعث ناراحتی شدید این عالم متقی می‌شود و می‌گوید: من اجازه نخواهم داد شما خانم مرا ببینی.


خاطره‌هاي آموزنده
46

یک شب خواب دیدم که دو تا کرسی گذاشتند در بیرونی منزل (همان بیرونی که درس می‌گفت)، حضرت سید الشهداء علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام وارد شدند و روی این دو کرسی نشستند، دفتری را حضرت عباس علیه السلام باز کرد و من این دفتر را می‌دیدم. حضرت سید الشهداء علیه السلام با اشاره به یکی از اسم‌هایی که در آن دفتر بود، فرمود: «این اسم را قلم بزن!» حضرت عباس علیه السلام هم آن نام را قلم زد. سپس فرمود: «جای این اسم، اسم آقا سید جعفر را بنویس!» حضرت عباس هم نام آقا سید جعفر را نوشت، دفتر را بست و رفتند.
من از عظمت این خواب تا صبح نخوابیدم، فردا وقتی آقا سید جعفر آمد گفتم: آقا سید جعفر، من دیشب خوابی دیدم و از عظمت آن تا صبح نخوابیدم، زود قضیه را بگو و خواب را برای ایشان بیان کردم.
آقا سید جعفر منقلب شد و گفت: من دیشب در حرم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بودم، پس از بیرون آمدن به این فکر افتادم که من یک عمر برای امام حسین علیه السلام گریه کردم، ولی کسی را نگریاندم و این اجر نصیب من نشده، این فکر مرا مشغول کرد، دیشب هم شب اوّل محرم بود، رفتم گشتم و کتاب جلاء العیون مجلسی قدس سره را پیدا کردم، آمدم خانه زن و بچه‌ام را دور هم جمع کردم و گفتم از امشب من روضه می‌خوانم، شما هم گریه کنید.
این خواب را آقا سید عبدالهادی همان شب دیده بود!۱

1.. گفتنی است آیة الله سید جعفر شیرازی در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم علیه السلام نزدیک مرقد ابوالفتوح رازی دفن شده است.

  • نام منبع :
    خاطره‌هاي آموزنده
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری
    تعداد جلد :
    1
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9122
صفحه از 371
پرینت  ارسال به