۴ / ۲۲
امداد غیبی در راه جُحفه در اثر توسّل به امام عصرعجل الله تعالی فرجه
آیة الله سید جواد علم الهدی، در مکه، در جلسهای فرمودند:
در گذشته معمولاً، چهار پنج نفری به جدّه میآمدیم و چون کاروانی وجود نداشت، صبر میکردیم که تعدادمان به سی چهل نفر برسد تا کامیونی را اجاره کنیم و به جُحفه برویم.
در سفری بین سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۰ شمسی، با گروهی حرکت کردیم. شب هنگام به «رابغ» رسیدیم و از آنجا به طرف جحفه حرکت کردیم. راننده ادعا میکرد که راه را بلد است. جادهها خاکی بود، احساس کردیم که به طور غیر متعارف جلو میرود، پس از قدری که رفت، یکمرتبه ایستاد و با رنگ پریده گفت: راه را گم کردهایم!
تعدادی از مسافران، خواب و تعدادی هم بیدار بودند. چارهای جز اینکه به حضرت ولی عصرعجل الله تعالی فرجه متوسل شویم، نداشتیم. هیچ چراغ و نشانی جز ستارهها پیدا نبود. وقتی همگی سه مرتبه تکرار کردیم «یا صاحب الزمان أدرِکنی»، جوان عربی را دیدیم که از رکاب ماشین، بالا آمد و گفت: «أنا دلیلُکم» و ماشین حرکت کرد. پس از چند دقیقه که تپهها را دور زد، ما را به مقصد رساند و به مجرّد رسیدن، از ماشین پیاده و غایب شد.
حجة الاسلام آقای محمد حسین مؤمنپور نیز داستانی نقل کرد شبیه به آنچه ذکر شد. وی گفت: