۴ / ۲۰
تشرّف به محضر ولیّعصرعجل الله تعالی فرجه در عرفات
جناب حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسین انصاریان نقل کرد:
فردی بود به نام محمدعلی اربابی تهرانی که با آقای شیخ رجبعلی خیّاط، بسیار نزدیک بود. درباره سفرش به مکه میگفت: شب نهم به عرفات رسیدم. در آن زمان، عرفات بسیار تاریک بود و از چراغ دستی استفاده میشد. ساعت ده شب بود که پیوسته متذکّر حضرت امام عصرعجل الله تعالی فرجه بودم، البته نه برای زیارتشان؛ چرا که خود را لایق زیارت ایشان نمیدانستم. بیرون چادر، متذکّر بودم در حالیکه هیچ کس حضور نداشت، صدایی به زبان فارسی روان شنیدم که گفت: آقای حاج محمد علی!
برگشتم و با یک چهره منوّر، روحانی و آسمانی مواجه شدم.
گفت: بیا کنار دست من.
گفتم: چشم! و در حقیقت به سوی ایشان کشیده شدم. کنارش نشستم.
فرمود: امشب شب عرفه است، زیارت حضرت سیدالشهداء وارد است، دلت میخواهد من یک زیارت بخوانم؟
من از کودکی زیارتهای معروف را شنیده بودم و با آنها آشنایی داشتم و مضامین و کلمات آنها را میدانستم. به ایشان گفتم: خیلی دوست دارم.
حدود یک ساعت زیارتی را خواند که من تا آن زمان نشنیده بودم. کلمه به کلمه که میخواند، من حفظ میکردم و تا آخر به حافظهام سپرده شد. گریه کردن آن