۴ / ۱۳
قبولی حج
یکی از دوستان اهل علم که مایل نیست نام او را ببرم، خاطره جالبی از یکی از سفرهای خود برای اینجانب تعریف کرد که به تقاضای من آن را مکتوب کرد. متن نوشته ایشان چنین است:
قبل از پیروزی انقلاب و در سالهای اقامت در کرمانشاه چندین بار زمینه انجام حج تمتّع برایم پیش آمد. یک سال به جهت موقعیت خاص انقلاب و نیازی که به بنده در منطقه بود و بعد از آن هم چون تحت تعقیب و فراری بودم، از این عبادت جامع البرکات محروم شدم. پس از پیروزی هم در سالهای اوّلیه انقلاب به جهت شرایط حساس منطقه، به رغم این که دعوت میشدم، باز محروم ماندم.
یک سال در روز بیست و هشتم صفر در حالیکه زیارت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله را میخواندم، به شدت از اینکه تا به حال از زیارت قبر مطهّر آن حضرت محروم ماندهام منقلب شدم و آتشی بیسابقه و غیرقابل وصف، همه وجودم را فرا گرفت و ساعاتی بیاختیار فقط گریه کردم. بعد از همین ماه و در زمان مسئولیت جناب حجة الاسلام و المسلمین موسوی خوئینیها در امور حجاج، به شکلی غیرمنتظره به بعثه دعوت شدم. پس از آن هم با عنایت ربّ متعال و توجهات رسول اکرم صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام در بیشتر سالها با لطف و محبت نمایندگان مقام معظم رهبری در حج حضور داشتهام.