175
خاطره‌هاي آموزنده

چهره‌‌اش باز شده بود و اشک در چشمانش حلقه زده بود. مشتاق شنیدن بیشتر بود، بسیار خوب مرا همراهی کرد و با سؤال‌های دقیق خودش مرا به توضیح بیشتر تشویق می‌کرد.
گفتم: قرآن کریم می‌فرماید: (لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى)۱؛ و در جای دیگر می‌فرماید: (مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاء أَن يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا)۲. از کنار هم گذاشتن این دو آیه چه می‌فهمید؟ قسمت اوّل دو آیه مشترک است، پس قسمت دوم آیه (مستثنی) هم تباین ذاتی ندارد و بیان یک حقیقت است، و مثال‌هایی از ریاضیات برای فهم این مسئله زدم.
خود نتیجه گرفت و گفت: پس راه رسیدن به خدا مودّت قُربیٰ است... .
مصادیق «اهل بیت» را با توجه به آیه مباهله برایش گفتم و نام ائمه را پرسید و یادداشت کرد.
به امام دوازدهم که رسید، گفتم: ایشان، امام حیّ و حاضر است.
بیشتر می‌خواست بداند. گفتم: ایشان از فرزندان فاطمهƒƒƒ€ƒƒƒƒ علیها السلام است و پیامبر صلی الله علیه و‌آله فرموده‌اند: «المهدی منّا أهل البیت» ایشان به حال ما مطلع‌اند و امام معصوم‌اند... در مکتب اهل بیت علیهم السلام زمین هیچ‌گاه از حجت، خالی نیست. هیچ دوره‌ای را نمی‌بینی که امام _ که هادی امت است و معصوم است _ در میان امت نباشد. در حال حاضر نیز چنین است. اما در مکاتب دیگر اسلامی پس از مرگ پیامبر صلی الله علیه و‌آله تا دوره‌ای این فترت و خلأ مشهود است.
پرسیدم: تا پیش از شکل‌گیری اوّلین مکتب فقهی (از مذاهب چهارگانه اهل سنّت)، مسلمانان چه می‌کردند؟
گفت: نمی‌دانم. این، جای تأمّل است.
گفت: ارتباط شما با ائمه علیهم السلام و امام زمانعجل الله تعالی فرجه چگونه است؟

1.. شورا: آیۀ ۲۳.

2.. فرقان: آیۀ ۵۷.


خاطره‌هاي آموزنده
174

به او گفتم: به نظر می‌رسد شما خیلی دغدغه معرفت پروردگار را دارید و حتماً از او طلب کرده‌اید تا شما را به خود نزدیک کند؟
اشک می‌ریخت و می‌گفت: همین‌طور است که شما می‌گویید و یادداشت‌های خود را که در روز عرفه نوشته بود بیرون آورد و به من نشان داد که چگونه عاجزانه از خداوند، طلب معرفت کرده است!
گفتم: می‌خواهی راه میان‌بر را به شما نشان بدهم؟
مشتاقانه گفت: بله.
گفتم: راه معرفت پروردگار، معرفت اهل بیت علیهم السلام و ولایت ایشان است.
گفت: ولایت یعنی چه؟
آیه ولایت۱ را بیان کردم. ولایت مطلقه الهی را برایش توضیح دادم. معنای واژه «ولیّ» و این‌که ولایت رسول خدا صلی الله علیه و‌آله چه ارتباطی با ولایت «الله» دارد و در مرتبه بعد «والذین آمنوا...» را توضیح دادم، که با توجه به قیودی که آیه بیان می‌فرماید قضیه عمومی نیست و شخصیه است.
بعد پرسیدم: خوب، مصداق این قضیه شخصیه، کدام شخص است که این آیه در حقّش نازل شده است و ولایتش در طول ولایت رسول خدا و خداوند است و به بیان دیگر، همه این ولایت‌ها مراتب یک حقیقت است؟
گفت: نمی‌دانم.
منتخب تفسیر الطبری همراهم بود. ذیل آیه ۵۵ از سوره مائده را نشانش دادم که می‌گوید: برخی گفته‌اند «اُنزِلَت فی عَلیِّ بنِ أبی طالِبٍ، مَرَّ بِهِ سائِلٌ فی رُکوعٍ، فَنَبَذَ إلَیهِ خاتَمَهُ...».۲ در ادامه گفتم پیامبر صلی الله علیه و‌آله خود فرمودند: «أنَا مَدینَةُ العِلمِ وعَلیٌّ بابُها»،۳ باید از در وارد شد و الّا نمی‌توان به حقیقت دست یافت.

1.. مائده، آیۀ ۵۵. (إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ) .

2.. «این آیه دربارۀ علی بن ابی‌طالب نازل شد که گدایی از کنارش گذشت و او در حال رکوع، انگشترش را به وی بخشید».

3.. من شهر علم هستم و علی دروازۀ آن.

  • نام منبع :
    خاطره‌هاي آموزنده
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری
    تعداد جلد :
    1
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9406
صفحه از 371
پرینت  ارسال به