برابر این نعمت اصلی و بزرگی که خداوند به خصوص نصیب ماها کرده، این گرفتاریها، هَوْن و ناچیز است.
این ملاقات شاید حدود دو هفتهای قبل از شهادت ایشان بود. بعد از صحبت با بنده جمعی از عزیزان بسیجی که در عملیاتی زخمی شده بودند، پس از گذارندن معالجه و ترخیص از بیمارستان، خدمت ایشان رسیدند.
این شهید بزرگوار به آنان فرمود: جای زخمهای بدن شما، هم نور قیامت است، و هم شافع دیگران در روز جزا.
سپس ایشان در حالی که اشک میریختند فرمودند: چون خداوند، نعمت این زخمها را نصیبتان کرده، به شکرانه این نعمت، در شب جمعه این هفته برای من دعا کنید تا خداوند، مرا که توفیق رفتن به جبهه و آن گونه شهادتها را ندارم، لااقل با چند زخم در بدنم، که در راه او به وجود آمده باشد، بپذیرد.