هر گاه خواستی خِرد کسی را در یک نشستْ بیازمایی، در لا به لای سخنت به امری مُحال، اشاره کن، اگر انکار کرد، خردمند است و اگر تصدیق کرد، احمق است.
هر چند کرامات اولیای الهی، خَرق عادت است، امّا خَرق عادت نمیتواند بر خلاف موازین عقلی و منطقی باشد. بر این اساس، گزارشهای نامعقولی که سند آنها صحیح است، حاکی از اشتباه و کجفهمی گزارشدهنده اند. همچنین ادّعاهایی که با موازین عقلی و علمی، ناسازگارند، هر چند مدّعی آنها ظاهر الصلاح باشد، قابل قبول نیستند و کسانی که این گزارشها و ادّعاها را میپذیرند، سادهلوح و به تعبیر حدیث بالا، احمق اند.
آیة الله بهجت در توصیف نمونه این حماقتها فرمود:
میگوید: «نوشتهای گذاشتم در ضریح که: از من راضی هستید یا نه؟» و فردا میآید و میبیند جواب آمده که: «از تو راضی هستم!».
چه نیاز به این حرفها هست؟! یکی میآید آن نامه را بر میدارد و جوابی مینویسد! ۱
سه. انطباق با کتاب و سنّت
سومین معیار جداسازی کرامات از خرافات، انطباق و یا عدم انطباق کشف و کرامات نقل شده، با محکماتِ کتاب و سنّت است. آیة الله بهجت در این باره فرمودند:
ما معیار داریم: قرآن، معیار است: ما خالَفَ القُرآنَ فَاضْرِبُوهُ عَلَی الْجِدارِ! ۲ آقای [سیّد زین العابدین] مقیمی، یکی از نمایندگان مجلس زمان رضا شاه _ که اهل محلّ ما۳ بود _ [در ارتباط با مسئلهای] در مجلس گفته