آثار و علايم حقيقت حكمت و جوهر عقل است . اين تشابه كمك فراوانى در راه شناخت حقيقت علم و عقل از نظر اسلام مى كند . تفصيل اين ويژگيها را در متن اين كتاب و نيز كتاب «العقل والجهل في الكتاب والسنُّة» ملاحظه خواهيد كرد . در اينجا تنها به فهرست مهمترينِ اين ويژگيها اشاره مى كنيم :
۱ـ ريشه نور علم در فطرت انسان
احاديثى كه علم را «مجبول في القلب» مى دانند ، ويا آن را به «مطبوع» و «مسموع» تقسيم مى كنند و يا از آن به نورى كه خداوند متعال به دل افاضه مى نمايد تعبير مى نمايند ، و نيز همه آيات و رواياتى كه خداشناسى را فطرى مى دانند ، اشاره بدين ويژگى علم دارند .
۲ـ يكى بودن جوهر علم و حقيقت
به عكس علوم رسمى و يا به تعبير روايات علوم سمعى كه رشته هاى مختلف دارد ، جوهر علم يك حقيقت بيش نيست و شايد اين سخن كه «دانش نقطه اى بود . نادانان آن را زياد كردند» ، اشاره به اين ويژگى باشد .
۳ـ تفكيك ناپذيرى حقيقت علم از ايمان
اين ويژگى در آيات و روايات فراوانى مورد توجه قرار گرفته است ، و حاصل آن اين است كه انسان نمى تواند عالم به مفهوم حقيقى آن باشد و مؤمن نباشد . به گفته امام على عليه السلام : «ايمان و دانش ، برادران همزادند و دو رفيق اند كه از هم جدا نمى شوند» .
۴ـ همراهى علم با خشيت از خدا
از نظر قرآن كريم ، علم همراه با خشيت از خداوند متعال است . اين كتاب آسمانى با صراحت و با قاطعيت اعلام كرده است كه : «إنّما يخشى اللّه من عباده العلماء» .