73
حکمت‌ نامه رضوی جلد اول

اعجاب خود را مخفى كند . از اين رو مى‏گويد:
اى ابا الحسن! به خدا سوگند ، دانش درست ، جز نزد اهل اين خانه يافت نمى‏شود و دانش‏هاى پدرانت به تو رسيده است . خداوند ، تو را از سوى اسلام و مسلمانان ، جزاى خير دهد!۱
و در اثناى جلسه نيز مأمون بارها اين سخن را به زبان جارى مى‏كند كه:
گواهى مى‏دهم كه تو فرزند بر حقّ پيامبر خدايى.۲
كتاب‏هاى روايى نظير عيون أخبار الرضا عليه السلام و الاحتجاج ، جلسات متعدّدى را كه مأمون يا مخالفان با امام رضا عليه السلام بحث كرده‏اند ، گزارش كرده‏اند. اسحاق بن حمّاد - كه راوى يكى از جلسات مهم مناظره است - مى‏گويد: مأمون ، مجالس گفتگو تشكيل مى‏داد و مخالفان اهل بيت را گِرد مى‏آورد و در باره امامت على بن ابى طالب عليه السلام با ايشان سخن مى‏گفت و براى نزديك نشان دادن خود به امام رضا عليه السلام همواره امير مؤمنان عليه السلام را بر جميع صحابه برتر مى‏دانست.۳مأمون كه در ميان خلفا به مردى دانشمند شُهره است، بارها مقهور دانش امام عليه السلام شد و در پايان يكى از همين جلسات به امام عليه السلام مى‏گويد:
اى ابا الحسن! خداوند ، مرا پس از تو زنده نگاه ندارد! گواهى مى‏دهم كه تو وارث دانش پيامبر خدايى .۴
دومين جلسه مشهور امام رضا عليه السلام ، جلسه مناظره بزرگان وانديشمندان اديان گوناگون با ايشان در دربار مأمون و در حضور وى بوده است. در اين جلسه طولانى كه به دعوت و درخواست خليفه سامان يافته بود و بزرگ نصاراى شرق (جاثليق) ، بزرگ يهود (رأس الجالوت) و بزرگان صابئيان و زرتشتيان و نيز قسطاس رومى و جمعى از متكلّمان در آن شركت داشتند ،۵امام عليه السلام تنها با استناد به كتاب‏هاى خود ايشان ، نظير تورات و انجيل با ايشان بحث كرد و آنان را مجاب ساخت .
به طور كلّى ، امام رضا عليه السلام مجالس متعدّد كلامى برگزار مى‏كرد. اين مجالس در خراسان ، گسترش بيشترى داشته است. مأمون نيز از اين مجالس ، ناخرسند بوده است. ابو صلت مى‏گويد:
خبر به مأمون رسيد كه امام رضا عليه السلام مجالس كلامى منعقد مى‏كند و مردم ، شيفته دانش او مى‏شوند .۶
البته مأمون ، مرجعيت علمى و محبوبيّت امام را برنتابيد و حاجب خويش - محمّد بن عمرو طوسى - را براى برهم زدن جلسات امام مأمور كرده بود . ۷

1.عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۲۰۰ ح ۱ .

2.حسن بن جَهم كه از شيعيان همراه امام رضا عليه السلام در جلسه بوده است ، از اكرام و احترام مأمون به امام عليه السلام سرخوش مى‏شود، ولى امام به او مى‏گويد: «آن گراميداشت و پذيرشى كه از وى نسبت به من ديدى ، فريبت ندهد ؛ زيرا به زودى او مرا با زهر و به ناحق مى‏كُشد . من اين را از طريق سفارشى كه از پدرانم از پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به من رسيده است ، مى‏دانم . تا زمانى كه زنده هستم ، اين مطلب را به كسى نگو» (ر . ك : «خبر دادن امام عليه السلام از كشته شدنش به زهر ستم») .

3.عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۱۸۴ - ۲۰۰ ح ۱ و ۲ .

4.عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۸۶ ح ۳۰ .

5.التوحيد : ۴۱۷ - ۴۴۱ ، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۱۵۴ .

6.عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۱۷۲ ح ۱ .

7.همان .


حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
72

۳ . جلسات مناظره‏

احتجاجات بسيارى از امام رضا عليه السلام گزارش شده كه بيشتر آنها در مسئله توحيد وسپس امامت است. مناظره امام با زنادقه ،۱احتجاج با افرادى همچون سليمان مروزى ،۲ مناظره با عالمان مسلمان ،۳ مباحثه با طرفداران انديشه معتزله ،۴ مُرجِئه ،۵مفسّران اهل سنّت‏۶ و يا ثنويه‏۷ و نظير اين موارد ، بسيار گزارش شده است. تنها طَبرِسى در الاحتجاج ، ۳۸ مناظره از امام عليه السلام گزارش كرده است. در ميان جلسات مناظره امام عليه السلام ، دو جلسه بسيار تابناك‏تر بوده است . نخست ، بحثى طولانى با مأمون در باره پيامبران و عصمت آنها كه اين جلسه را خليفه با اين جمله آغاز مى‏كند كه :
يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! أَ لَيْسَ مِنْ قَوْلِكَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ مَعْصُومُونَ؟
اى فرزند پيامبر خدا! آيا شما نگفته‏ايد كه پيامبران ، معصوم اند؟
و وقتى پاسخِ مثبت امام عليه السلام را مى‏شنود ، مى‏پرسد: «فَمَا مَعْنَى قَوْلِ اللَّهِ عزّ و جلّ «وَعَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى؟» ؛ پس معناى سخن خداى عزّ و جلّ چيست كه فرمود : «و آدم از خدايش سرپيچى كرد و گم‏راه شد»» .
زيبايى اين جلسه ، در آن است كه امام عليه السلام تنها با استناد به آيات قرآن به او پاسخ مى‏دهد. اين مباحثه صريح، دوجانبه و طولانى است و در پايان ، مأمون نمى‏تواند

1.التوحيد: ص ۲۵۰ و ص ۲۶۹ .

2.التوحيد : ص ۴۴۱ - ۲۵۴ .

3.تحف العقول: ص ۳۱۳.

4.التوحيد: ص ۴۰۶.

5.تفسير العيّاشى: ج‏۱ ص‏۱۸.

6.عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۱۴۹.

7.التوحيد: ص ۲۶۹.

  • نام منبع :
    حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 44479
صفحه از 584
پرینت  ارسال به