565
حکمت‌ نامه رضوی جلد اول

ديدگاه فرق و مذاهب‏

اهل سنّت بويژه مذاهب مالكى ، شافعى و حنبلى ، بر اثر گرايش اهل حديثىِ حاكم بر آنها ، معتقدند كه كلام خداوند ، عبارت از علم اوست كه قديم و غير مخلوق است .۱
در باره نظر ابوحنيفه در اين مسئله ، اختلاف است . منشأ اين اختلاف ، تحوّلات بعدى در مذهب كلامى اوست كه توسط شاگردانش بويژه قاضى ابو يوسف رخ داد . با اين حال ، نظر مشهور بويژه با توجه به رويكرد عقل‏گرايانه وى آن است كه وى قائل به مخلوق بودن قرآن بوده است ؛۲ امّا برخى منابع ديگر ، آن را سخت مردود دانسته و نه تنها نظر مخالف را به وى نسبت داده‏اند ، بلكه قائلان به مخلوق بودن را از نظر وى كافر شمرده‏اند .۳
از شافعى نيز نقل شده كه بر سر اين مسئله با چند تن از معتزله از جمله بِشْر مريسى از معتزليان بغداد و نيز حفض الفرد ، مناظراتى داشته و حتى ايشان را تكفير كرده است .۴
احمد بن حنبل نيز در اوج مجادلات كلامى در اين باره مى‏گويد : قرآن ، كلام خداست و كلام خدا ، علم اوست . پس علم خدا نمى‏تواند حادث باشد . قرآن چيزى است كه خداوند به آن تكلم كرده و چيزى كه خدا با آن تكلم كند ، مخلوق و حادث نيست . هر كس بگويد كه قرآن ، مخلوق است كافر است و هر كس منكر قديم بودن آن را كافر نداند ، او هم كافر است .۵از بين فرق كلامى ، حشويه ،۶ كلابيه ، اشاعره و برخى از مرجئه ، كلام خدا را قديم به شمار آورده و معتزله ، برخى از مرجئه و خوارج ، آن را حادث و مخلوق دانسته‏اند . ايشان معتقد۷ بودند كلام خداوند كه قرآن از آن جمله است ، صفت فعل و مخلوق خداوند است . آنان در اين بحث معتقد بودند كه اعتقاد به قرآنِ قديمِ غير مخلوق ، با مفهوم يگانگى خدا سازگار نيست .۸مخلوق بودن قرآن به نظر آنان بدين معناست كه خداوند با الفاظ سخن نمى‏گويد ؛ بلكه براى برقرار كردن ارتباط با مخاطب ، آوا و اصوات كلام را كه به صورتى قابل شنيدن باشد مى‏آفريند و اين آوا ، مجازاً كلام ناميده مى‏شود۹ و معتقد بودند كه قرآن ، كلام خدا و حادث است و همه صفات حدوث در آن جمع است . قرآن ، از سوره‏ها ، آيات ، كلمات و حروف تركيب يافته كه خوانده و شنيده مى‏شوند و داراى آغاز و انجام است ، بنا بر اين نمى‏تواند ازلى باشد . از اين گذشته ، در قرآن ، ناسخ و منسوخ هست و ناسخ ، منسوخ را نسخ مى‏كند و جايز نيست كه قديم ، در معرض نسخ واقع شود ، يا ازلى ، به حدوث متصف گردد . بنا بر اين ، قرآن ، مخلوق است . كلام خدا نيز مخلوق است و خداوند هنگام حاجت آن را خلق مى‏كند و اين كلام قائم به او نيست ؛ بلكه خارج از ذات اوست و آن را در محلى مى‏آفريند و در آن محل شنيده مى‏شود .۱۰
در مقابل اين نظر ، ابوالحسن اشعرى ، بنيان‏گذار مكتب كلامى اشعرى ، عقيده داشت كه كلام خدا نه مخلوق است و نه علم او ؛ بلكه صفت ذات اوست ۱۱ . . . .

1.ر . ك : دَرْءُ تَعَارُضِ العَقْلِ وَالنَّقْلِ : ص ۳۵۴ - ۳۷۲ .

2.مكتب‏ها و فرقه‏هاى اسلامى در سده‏هاى ميانه : ص‏۱۰۳ .

3.فصل‏نامه كلام اسلامى : ش‏۵۳ ص‏۱۱۸ .

4.كشف الخفاء : ج‏۲ ص‏۹۶ ؛ تاريخ بغداد : ج‏۷ ص‏۶۳ .

5.تاريخ بغداد : ج‏۶ ص‏۲۶۹ .

6.تفسير القرطبى : ج‏۱ ص‏۵۵ .

7.أوائل المقالات : ص‏۵۲ - ۵۳ ؛ شرح الاُصول الخمسه : ص‏۳۵۷ .

8.فلسفه علم كلام : ص‏۲۸۵ .

9.مكتب‏ها و فرقه‏هاى اسلامى در سده‏هاى ميانه : ص‏۱۰۰ .

10.تاريخ فلسفه در جهان اسلام : ص‏۱۲۰ - ۱۲۱ .

11.الابانة عن اصول الديانة : ص‏۴۷ ؛ اعيان الشيعة : ج‏۱ ص‏۱۰۸ ؛ منتهى الاصول : ج‏۱ ص‏۱۱۵ .


حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
564
  • نام منبع :
    حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 44554
صفحه از 584
پرینت  ارسال به