455
حکمت‌ نامه رضوی جلد اول

ب - بلند همّتى پيرزن بنى اسرائيل‏

۲۸۹. الخصال‏- به نقل از حسن بن على بن فضّال از امام رضا عليه السلام - : ماه از بنى اسرائيل ، پنهان گشت. خداى توانا و بزرگ به موسى عليه السلام وحى فرمود كه استخوان‏هاى يوسف عليه السلام را از مصر خارج كند و به او قول داد كه هر گاه استخوان‏هايش را ببرَد، ماه طلوع كند. موسى عليه السلام در جستجوى كسى بر آمد كه محلّ قبر يوسف عليه السلام را بداند. به او گفته شد: پيرزنى هست كه جايش را مى‏داند. موسى عليه السلام در پىِ او فرستاد. پير زالى زمينگير و نابينا را آوردند. موسى عليه السلام به او گفت: «تو محلّ قبر يوسف عليه السلام را بلدى؟» . گفت: آرى. موسى عليه السلام گفت: «پس جايش را به من بگو». پير زن گفت: نمى‏گويم ، مگر اين كه چهار چيز به من بدهى: پايم را بهبود ببخشى، جوانى‏ام به من برگردانى، بينايى‏ام را به من برگردانى، و مرا در بهشت با خودت قرار دهى .
اين درخواست‏ها بر موسى عليه السلام گران آمد. خداوند توانا و بزرگ به او وحى فرمود كه: «اى موسى! آنچه را مى‏خواهد ، به او بده؛ زيرا آنچه مى‏دهى بر عهده من است». موسى عليه السلام چنين كرد و پيرزن ، محلّ قبر يوسف عليه السلام را به او نشان داد. موسى عليه السلام آن را از ساحل نيل در تابوتى مرمرين ، بيرون آورد. همين كه بيرونش آورد ، ماه طلوع كرد و موسى عليه السلام استخواهايش را با خود به شام برد. به همين سبب ، اهل كتاب ، مُردگان خود را به شام مى‏برند.

۲۹۰. تفسير العيّاشى‏- به نقل از على بن اَسباط - : به امام رضا عليه السلام گفتم: مردم مصر ، ادّعا مى‏كنند كه كشورشان مقدّس است. فرمود: «چه طور؟». گفتم: قربانت گردم! آنها مى‏گويند كه از مردمان آنان، هفتاد هزار نفر محشور مى‏شوند كه بدون حسابرسى به بهشت مى‏روند.
فرمود: «نه. به جان خودم سوگند كه چنين نيست. خداوند، زمانى كه بر بنى اسرائيل خشم گرفت، آنان را به مصر در آورد و زمانى كه از ايشان خشنود گشت، آنان را از مصر ، بيرون آورد. خداى - تبارك و تعالى - به موسى عليه السلام وحى فرمود كه استخوان‏هاى يوسف عليه السلام را از اين سرزمين، بيرون ببرد. موسى عليه السلام در جستجوى كسى بر آمد كه محلّ قبر را مى‏داند. او را به زن نابيناى زمينگيرى راه‏نمايى كردند. موسى عليه السلام از او خواست كه قبر يوسف عليه السلام را به وى نشان دهد. آن زن به دو شرط، حاضر به اين كار شد: يكى اين كه موسى عليه السلام دعا كند تا خداوند، زمينگيرى او را بهبود بخشد و دوم، اين كه او را با موسى عليه السلام در بهشت، هم‏درجه قرار دهد. اين كار بر موسى عليه السلام سنگين آمد. خداوند به او وحى فرمود كه: «چرا اين درخواست بر تو گران مى‏آيد؟ درخواستش را بپذير». موسى عليه السلام پذيرفت و آن زن، هنگام طلوع ماه را با او قرار گذاشت. خداوند، طلوع ماه را نگه داشت [و به تأخيرش افكند] تا اين كه موسى عليه السلام سرِ قرارش آمد و آن زن، جنازه يوسف عليه السلام را در تابوتى مرمرين از نيل بيرون آورد و موسى عليه السلام آن را بُرد» .
امام عليه السلام سپس فرمود: «پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: "در سفالينه‏هاى مصر ، غذا نخوريد و با گِل آن، سرتان را نشوييد؛ زيرا اين كار، خوارى مى‏آورد و غيرت را مى‏برَد"».


حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
454

ب - هِمَّةُ عَجوزِ بَني إسرائيلَ‏

۲۸۹. الخصال عن الحسن بن عليّ بن فضّال عن أبي الحسن عليه السلام : احتَبَسَ القَمَرُ عَن بَني إسرائيلَ ، فَأَوحَى اللَّهُ جَلَّ جَلالُهُ إلى‏ موسى‏ عليه السلام أن أخرِج عِظامَ يوسُفُ مِن مِصرَ ، ووَعَدَهُ طلوعَ القَمَرِ إذا أخرَجَ عِظامَهُ . فَسَأَلَ موسى‏ عَمَّن يَعلَمُ مَوضِعَهُ ، فَقيلَ لَهُ : هاهُنا عَجوزٌ تَعلمُ عِلمَه ، فَبَعَثَ إلَيها ، فَاُتِيَ بِعَجوزٍ مُقعَدَةٍ عَمياءَ ، فَقالَ لَها : أتَعرِفينَ مَوضِعَ قَبرِ يوسُفَ؟ قالَت : نَعَم ، قالَ : فَأَخبِريني بِهِ ، قالَت : لا ، حَتّى‏ تُعطِيَني أربَعَ خِصالٍ : تُطلِقُ لي رِجلي ، وتُعيدُ إلَيَّ شَبابي ، وتُعيدُ إلَيَّ بَصَري ، وتَجعَلُني مَعَكَ فِي الجَنَّةِ .
قالَ : فَكَبُرَ ذلِكَ عَلى‏ موسى‏ ، فَأَوحَى اللَّهُ جَلَّ جَلالُهُ إلَيهِ : «يا موسى‏ ، أعطِها ما سَأَلَت ؛ فَإِنَّكَ إنّما تُعطي عَلَيَّ» ، فَفَعَلَ ، فَدَلَّتهُ عَلَيهِ فَاستَخرَجَهُ مِن شاطِئِ النّيلِ في صندوقِ مَرمرٍ ، فَلَمّا أخرَجَهُ طَلَعَ القَمَرُ ، فَحَمَلَهُ إلَى الشّامِ ؛ فَلِذلِكَ يَحمِلُ أهلُ الكِتابِ مَوتاهُم إلَى الشّامِ .۱

۲۹۰. تفسير العيّاشي عن عليّ بن أسباط : قُلتُ لَهُ [الإمامِ الرِّضا عليه السلام ] : إنَّ أهلَ مِصرَ يَزعُمونَ أنَّ بِلادَهُم مُقَدَّسَةٌ!
قالَ : وكَيفَ ذلِكَ؟
قُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ ، يَزعُمونَ أنَّهُ يُحشَرُ في جَبَلِهِم سَبعونَ ألفاً يَدخُلونَ الجَنَّةَ بِغَيرِ حِسابٍ!
قالَ : لا ، لَعَمري ما ذاكَ كَذاكَ! وما غَضِبَ اللَّهُ عَلى بَني إسرائيلَ إلّا أدخَلَهُم مِصرَ ، ولا رَضِيَ عَنهُم إلّا أخرَجَهُم مِنها إلى غَيرِها . ولَقَد أوحَى اللَّهُ - تَبارَكَ وتَعالى - إلى موسى‏ عليه السلام أن يُخرِجَ عِظامَ يوسُفَ مِنها ، فَاستَدَلَّ موسى عَلى مَن يَعرِفُ مَوضِعَ القَبرِ ، فَدُلَّ عَلَى امرَأةٍ عَمياءَ زَمِنَةٍ ۲ ، فَسَألَها موسى أن تَدُلَّهُ عَلَيهِ ، فَأبَت إلّا عَلى خَصلَتَينِ : يَدعُو اللَّهَ فَيَذهَبَ بِزَمانَتِها ، ويُصَيِّرَها مَعَهُ فِي الجَنَّةِ فِي الدَّرَجَةِ الَّتي هُوَ فيها . فَأعظَمَ ذلِكَ موسى‏ ، فَأوحَى اللَّهُ إلَيهِ : «وما يَعظُمُ عَلَيكَ مِن هذا؟! أعطِها ما سَألَت» ، فَفَعَلَ ، فَتَوَعَّدَتهُ طُلوعَ القَمَرِ ، فَحَبَسَ اللَّهُ طُلوعَ القَمَرِ حَتّى جاءَ موسى لِمَوعِدِهِ ، فَأخرَجَتهُ مِنَ النّيلِ في سَفَطِ۳مَرمَرٍ ، فَحَمَلَهُ موسى عليه السلام .
ثُمَّ قالَ : إنَّ رَسولَ اللَّهِ صلى اللّه عليه و آله قالَ : «لا تَأكُلوا في فَخّارِها ، ولا تَغسِلوا رُؤوسَكُم بِطينِها ؛ فَإِنَّهُ يورِثُ الذِّلَّةَ ، ويَذهَبُ بِالغَيرَةِ» . ۴

1.الخصال : ص ۲۰۵ ح ۲۱ ، الكافي : ج ۸ ص ۱۵۵ ح ۱۴۴ عن يزيد الكناسي عن الإمام الباقر عليه السلام عن رسول اللَّه صلى اللّه عليه و آله نحوه ، علل الشرائع : ص ۲۹۶ ح ۱ ، بحار الأنوار : ج ۱۳ ص ۱۲۷ ح ۲۵ ؛ المستدرك على الصحيحين : ج ۲ ص ۴۳۹ ح ۳۵۲۳ .

2.الزَّمانَة : العاهَة . وزَمِنَ : أي مرض مرضاً يدوم زماناً طويلاً (مجمع البحرين : ج ۲ ص ۷۸۲ «زمن») .

3.السَّفَط : التابوت الصغير (مجمع البحرين : ج ۲ ص ۸۵۱ «سفط») .

4.تفسير العيّاشي : ج ۱ ص ۳۰۴ ح ۷۳ ، قرب الإسناد : ص ۳۷۵ ح ۱۳۳۰ عن البزنطي ، بحار الأنوار : ج ۶۰ ص ۲۰۸ ح ۹ .

  • نام منبع :
    حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 44344
صفحه از 584
پرینت  ارسال به