ب - نخستين كسى كه مهمانى داد و نخستين كسى كه پير شد
۲۸۲. امام رضا عليه السلام - به نقل از پدرانش از امام على عليه السلام - : ابراهيم عليه السلام نخستين كسى بود كه ميهمانى داد و نخستين كسى بود كه سپيدمو شد . گفت: اين چيست؟ گفته شد: «وقار دنيايى و نور اُخروى» .
ج - دعاى ابراهيم عليه السلام هنگامى كه به آتش افكنده شد
۲۸۳. امام رضا عليه السلام : ابراهيم عليه السلام زمانى كه در آتش افكنده شد، خدا را به حقّ ما خواند و خداوند ، آتش را بر او سرد و بى گزند ساخت.
د - نقش انگشتر ابراهيم عليه السلام
۲۸۴. عيون اخبار الرضا عليه السلام - به نقل از حسين بن خالد صيرفى از امام رضا عليه السلام - : زمانى كه ابراهيم عليه السلام را در منجنيق نهادند، جبرئيل عليه السلام خشمگين شد. خداى عزّ و جلّ به او وحى فرمود كه: «اى جبرئيل! چرا خشمگين شدهاى؟» . جبرئيل گفت: پروردگارا! او خليلِ توست . تنها كسى كه در روزى زمين ، تو را عبادت مىكند ، اوست، دشمن خودت را بر وى مسلّط كردهاى؟! خداى عزّ و جلّ به او وحى فرمود كه: «خاموش باش! فقط بندهاى چون تو كه بيم از دست شدن دارد، عجله مىكند ، امّا من [نه] . او بنده من است و هر گاه خواستم ، او را مىگيرم. دل جبرئيل عليه السلام آرام شد و رو به ابراهيم عليه السلام كرد و گفت: آيا حاجتى دارى؟ ابراهيم عليه السلام گفت: از تو نه . در اين هنگام ، خداى عزّ و جلّ انگشترى برايش فرستاد كه نقش آن ، اين شش جمله بود: «لا إله إلّا اللَّه، محمّد رسول اللَّه، لا حول و لا قوّة إلّا باللَّه، فوّضت أمرى الى اللَّه، إشتدّت ظهرى إلى اللَّه، حسبى اللَّه؛ معبودى جز خدا نيست. محمّد ، فرستاده خداست، هيچ توان و نيرويى جز به خدا نيست. كارم را به خدا واگذاشتم، و پشتم و تكيهگاهم خداست. خداوند براى من كافى است». خداى عزّ و جلّ به او وحى فرمود : «اين انگشتر را در دست كن؛ زيرا من [به بركت آن ]آتش را بر تو سرد و بى گزند مىگردانم» .