353
حکمت‌ نامه رضوی جلد اول

حاكم بر انسان‏هاست - مطرح مى‏شود . در روان‏شناسى، جبر روان‏شناختى - كه ناشى از وضعيّت جسمى و روحى فرد است - مطرح مى‏شود . در فلسفه، گروهى جبرِ علّى و معلولى را منشأ جبر مى‏دانند و در كلام ، جبرِ ناشى از خداوند و اراده و قدر و قضاى او مطرح است .
در اين مبحث ، جبرِ مطرح‏شده در علم كلام مورد نظر است، هر چند پس از اثبات بطلان اين نوع جبر ، اشاره‏اى هم به ردّ انواع ديگر جبر خواهيم داشت . شهرستانى در مورد جبرِ مطرح‏شده در كلام و اقسام آن مى‏گويد :
جبر ، در حقيقت ، سلب فعل از بنده و نسبت دادن آن به پروردگار متعال است . جبرگرايى ، گونه‏هايى دارد : جبرگرايىِ ناب كه به هيچ وجه فعل و قدرتى براى بنده قائل نيست و جبرگرايىِ ميانه كه اجمالاً قدرتى براى بنده قائل است ؛ امّا بى‏هيچ اثرى .۱
در كتاب‏هاى مذاهب و فرق اسلامى ، نخستين فرقه‏اى كه «جبريّه» ناميده شده است ، مُرجئه جبريّه به رهبرى جهم بن صفوان است .۲ به اين گروه ، جهميّه نيز مى‏گويند . اينان ، «جبرگراى ناب»اند .۳شهرستانى ، عقيده جهم را چنين توصيف مى‏كند :
همانا انسان بر چيزى قدرت و به داشتن استطاعت ، توصيف نمى‏شود. او در كارهايش مجبور است و هيچ قدرت و اراده و اختيارى از خود ندارد. خداوند متعال، افعال انسان را خلق مى‏كند ، همان گونه كه [افعالِ ]همه جمادات را خلق مى‏نمايد؛ ولى افعالْ مجازاً به انسان نسبت داده مى‏شوند، همان گونه كه مجازاً به

1.الملل والنحل : ج ۱ ص ۸۵ .

2.جهميّه، ياران جهم بن صفوان‏اند . او از جبرگرايانِ ناب بود و بدعتش در تِرمِذ، آشكار شد . مسلم بن اَحوزِ مازنى، وى را در مَرو، در اواخر حكمرانى بنى اميّه كشت (الملل و النحل : ج ۱ ص ۸۶) .

3.الفرق بين الفرق : ص ۲۱۱ .


حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
352

يك . نظريّه جبر

جبر ، در مقابل اختيار و آزادى است . انسان مجبور، انسانى است كه قدرت و اختيار و آزادى ندارد . انسان در مورد عملى خاص ، وقتى قادر و مختار است كه توانايى اراده و انجام دادن آن عمل و نيز توانايى ترك اراده و انجام ندادن آن عمل را داشته باشد. علّامه حلّى در تعريف قدرت مى‏گويد :
القدرة صفة تقتضي صحّة الفعل من الفاعل لا إيجابه ؛ فإنّ القادر هو الّذي يصحّ منه الفعل والترك معاً .۱
قدرت ، صفتى است كه امكان صدور فعل از فاعل را به همراه دارد و نه لزوماً تحقّق فعل را؛ چرا كه قادر، كسى است كه امكان انجام دادن يا انجام ندادن كار (هر دو) را با هم داشته باشد .
بنابر اين، انسان مجبور كسى است كه چنان قدرت و اختيارى را نداشته باشد. براى نمونه ، اگر دست و پاى كسى را ببندند و به زور در حلق او شراب بريزند، هر چند اين شخص ، خوردن شراب را انجام مى‏دهد، امّا در انجام دادن اين كار ، مختار نيست ؛ چرا كه نمى‏توانسته آن را ترك كند . طرفداران نظريّه جبر ، معتقدند كه انسان در هيچ عملى اختيار ندارد و آزاد نيست ؛ يعنى هيچ عملى را نمى‏توان يافت كه فعل و ترك آن براى انسان ممكن باشد .

طرفداران «نظريّه جبر» در علوم مختلف‏

نظريّه جبر ، در علوم مختلف طرفدارانى دارد و در هر علم ، منشأ خاصّى براى آن لحاظ مى‏شود . در جامعه‏شناسى، جبر اجتماعى - كه ناشى از روابط اجتماعى

1.كشف المراد : ص ۲۴۸ .

  • نام منبع :
    حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 44451
صفحه از 584
پرینت  ارسال به