۲۰۶. امام رضا عليه السلام - به نقل از پدرانش از امام حسين عليهم السلام - : فردى يهودى از على بن ابى طالب عليه السلام پرسيد: به من از آنچه خدا ندارد و از آنچه نزد خدا نيست و از آنچه خدا نمىداند، خبر ده.
فرمود: «امّا "آنچه را خداى عزّ و جلّ نمىداند"، گفته شما يهوديان است كه عُزَير، پسر خداست و خدا پسرى براى خود نمىشناسد؛ و امّا اين كه گفتى: "خدا چه ندارد؟" خدا، شريك ندارد؛ و گفتهات: "چه چيز نزد خدا نيست؟"، نزد خداوند، ستم بر بندگان نيست».
يهودى گفت: گواهى مىدهم كه خدايى جز اللَّه نيست و محمّد، فرستاده خداست.
۲۰۷. التوحيد- به نقل از عبد اللَّه بن قيس - : از امام رضا عليه السلام شنيدم كه فرمود: «بلكه دو دست او گشوده است».
پس به امام عليه السلام گفتم: آيا خدا، دستانى اين چنين دارد؟ - و با دستم به دستِ امام عليه السلام اشاره كردم - .
امام عليه السلام فرمود: «خير. اگر چنين بود، مخلوق بود».
۲۰۸. امام رضا عليه السلام - هنگامى كه در باره اين سخن خداوند عزّ و جلّ پرسيده شد : «خدا را فراموش كردند و خدا هم آنان را فراموش كرد» - : خداوند متعال، فراموش و اشتباه نمىكند؛ بلكه مخلوقِ حادث است كه دچار اشتباه مىشود. آيا سخن خداوند عزّ و جلّ را نشنيدهاى كه مىفرمايد: «و پروردگار تو فراموشكار نيست»؛ امّا خداوند، كسى را كه او و روز ديدار او را فراموش كند، چنين سزا مىدهد كه خودشان را از يادشان مىبرد، چنان كه خداوند عزّ و جلّ فرموده است: «و مانند آن كسانى مباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا هم خودشان را از يادشان بُرد. اينان، همان نافرماناناند»، و فرموده است: «پس امروز، ما ايشان را از ياد مىبريم، چنان كه ايشان، ديدار اين روزشان را از ياد بردند»؛ يعنى همچنان كه آنان، آماده شدن براى ديدار با چنين روزى را رها كردند، ما نيز [ايشان را ]امروز، رها مىكنيم.