227
حکمت‌ نامه رضوی جلد اول

۴ . نفى دگرگونى‏

۱۸۰. الكافى‏- به نقل از صفوان بن يحيى - : ابو قُرّه محدّث از من خواست او را نزد ابوالحسن الرضا عليه السلام ببرم. من از امام عليه السلام اجازه خواستم و اجازه داد. ابو قُرّه نزد امام عليه السلام آمد و از حلال و حرام پرسيد . سپس به ايشان گفت: پس شما قبول دارى كه خدا محمول است؟
امام رضا عليه السلام فرمود: «هر محمولى، مفعولٌ به است و به غير خود ، منسوب و نيازمند است (يعنى فعل حمل بر آن واقع شده و به حامل ، منسوب و محتاج است) . لفظ «محمول» دلالت بر كاستى دارد و لفظ «حامل» كه فاعل است، دلالت بر مدح دارد. همچنين است سخن كسى كه مى‏گويد: رو ، زير، بالا و پايين. خداوند فرموده است: «براى خداست نام‏هاى نيكو. پس او را به آن نام‏ها بخوانيد». در هيچ يك از كتاب‏هايش نفرموده است: او محمول است، بلكه فرموده : او در خشكى و دريا ، حامل است‏۱ و نگه دارنده آسمان‏ها و زمين از فرو افتادن است.۲ ما سوى اللَّه ، محمول‏اند. هيچ گاه از كسى كه به خدا و عظمت او ايمان داشته ، شنيده نشده است كه در دعايش بگويد: يا محمول!
ابو قُرّه گفت: امّا او خود فرموده است: «و عرش پروردگارت را در آن روز ، هشت [فرشته ]بر سرِ خود حمل مى‏كنند». نيز فرموده است: «كسانى كه عرش را حمل مى‏كنند».
امام رضا عليه السلام فرمود: «عرش كه خدا نيست. عرش ، نام [و تعبيرى از ]علم و قدرت است، و عرش است كه همه چيز در آن است . آن گاه حمل كردن را به غير خود ، يعنى آفريدگانى از آفريدگانش، نسبت داده است؛ زيرا خداوند ، آفريدگانى را با حمل عرشش به عبادت و بندگى گرفته است كه اينان [در حقيقت‏] ، حاملان علم او هستند . آفريدگانى را با اين كار كه در پيرامون عرش او به تسبيح گويى بپردازند و به علم او كار كنند، و فرشتگانى را با اين كار كه كردارهاى بندگانش را بنويسند، و اهل زمين را هم با طواف به گِرد خانه‏اش به عبادت گرفته است، و خدا همان طور كه فرموده «بر عرش قرار گرفت». عرش و آنهايى كه آن را حمل مى‏كنند و آنهايى كه گرداگردش هستند، همه را خداوند ، حمل و نگهدارى مى‏كند و خداست كه نگه دارنده و سرپرست هر كسى، و فوق و بالاى هر چيزى است. كلمات «محمول» و «پايين» ، به تنهايى و بدون وصل شدن به كلمه‏اى ديگرى، در مورد خداوند به كار نمى‏رود كه در اين صورت ، لفظ و معنا خراب مى‏شود» .
ابو قُرّه گفت: پس اين روايت را تكذيب مى‏كنيد كه مى‏گويد: «هرگاه خدا خشم گيرد، فرشتگانى كه عرش او را بر دوش مى‏كشند ، سنگينىِ آن را بر دوش خود احساس مى‏كنند و در نتيجه به سجده مى‏افتند، و چون خشم او برطرف شود ، عرش سبُك مى‏گردد و فرشتگان به حال اوّل خود بر مى‏گردند»؟
ابوالحسن عليه السلام فرمود: «به من بگو: از زمانى كه خداوند - تبارك و تعالى - ابليس را لعنت فرمود و بر او خشم گرفت تا امروز ، كسى خشنود گشته است؟ طبق بيان تو كه خدا هميشه از شيطان و دوستان و پيروان او در خشم است [ ، پس بايد از آن زمان تا كنون ، حاملان عرش همچنان در سجود باشند!] . چگونه جرئت مى‏كنى پروردگارت را به دگرگون شدن از حالتى به حالتى وصف كنى و بگويى آنچه بر مخلوقات مى‏گذرد ، بر او نيز مى‏گذرد؟! منزّه و برتر است او [از اين اوصاف كه مى‏گويى‏] ! او مانند آفريدگان زوال و تغيير و تبديل نمى‏پذيرد، ما سواى او همه در اختيار او و تحت تدبير اوست. همگى به او نيازمندند و او از غير خود ، بى‏نياز است».

1.اشاره است به آيه ۷۰ سوره اسرا : «ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركب‏ها و كشتى‏ها] حمل كرديم».

2.اشاره است به آيه ۴۱ سوره فاطر.


حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
226

۴ . نَفيُ التَّغييرِ

۱۸۰. الكافي عن صفوان بن يحيى : سَألَني أبو قُرَّةَ المُحَدِّثُ أن اُدخِلَهُ عَلى أبي الحَسَنِ الرِّضا عليه السلام ، فَاستَأذَنتُهُ فَأذِنَ لي ، فَدَخَلَ فَسَألَهُ عَنِ الحَلالِ والحَرامِ ، ثُمَّ قالَ لَهُ : أفَتُقِرُّ أنَّ اللَّهَ مَحمولٌ؟
فَقالَ أبو الحَسَنِ عليه السلام : كُلُّ مَحمولٍ مَفعولٌ بِهِ مُضافٌ إلى غَيرِهِ مُحتاجٌ ، وَالمَحمولُ اسمُ نَقصٍ فِي اللَّفظِ ، وَالحامِلُ فاعِلٌ ، وهُوَ فِي اللَّفظِ مِدحَةٌ . وكَذلِكَ قَولُ القائِلِ : فَوقَ وتَحتَ وأعلى وأسفَلَ . وقَد قالَ اللَّهُ : «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى‏ فَادْعُوهُ بِهَا»۱ ، ولَم يَقُل في كُتُبِهِ : إنَّهُ المَحمولُ ، بَل قالَ : إنَّهُ الحامِلُ فِي البَرِّ والبَحرِ ، والمُمسِكُ السَّماواتِ والأَرضَ أن تَزولا . وَالمَحمولُ ما سِوَى اللَّهِ ، ولَم يُسمَع أحَدٌ آمَنَ بِاللَّهِ وعَظَمَتِهِ قَطُّ قالَ في دُعائِهِ : يا مَحمولُ!
قالَ أبو قُرَّةَ : فَإِنَّهُ قالَ : «وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَنِيَةٌ»۲ ، وقالَ : «الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ»؟۳
فَقالَ أبو الحَسَنِ عليه السلام : العَرشُ لَيسَ هُوَ اللَّهَ ، وَالعَرشُ اسمُ عِلمٍ وقُدرَةٍ ، وعَرشٌ فيهِ كُلُّ شَي‏ءٍ ، ثُمَّ أضافَ الحَملَ إلى غَيرِهِ : خَلقٍ مِن خَلقِهِ ؛ لِأنَّهُ استَعبَدَ خَلقَهُ بِحَملِ عَرشِهِ وهُم حَمَلَةُ عِلمِهِ ، وخَلقاً يُسَبِّحونَ حَولَ عَرشِهِ وهُم يَعمَلونَ بِعِلمِهِ ، ومَلائِكَةً يَكتُبونَ أعمالَ عِبادِهِ . وَاستَعبَدَ أهلَ الأرضِ بِالطَّوافِ حَولَ بَيتِهِ ، وَاللَّهُ «عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى‏»۴ ، كَما قالَ ، وَالعَرشُ ومَن يَحمِلُهُ ومَن حَولَ العَرشِ واللَّهُ الحامِلُ لَهُم ، الحافِظُ لَهُم ، المُمسِكُ القائِمُ عَلى كُلِّ نَفسٍ ، وفَوقَ كُلِّ شَي‏ءٍ ، وعَلى كُلِّ شَي‏ءٍ ، ولا يُقالُ : «مَحمولٌ» ولا «أسفَلُ» قَولاً مُفرَداً لا يوصَلُ بِشَي‏ءٍ ؛ فَيَفسُدُ اللَّفظُ وَالمَعنى .
قالَ أبو قُرَّةَ : فَتُكَذِّبُ بِالرِّوايَةِ الَّتي جاءَت : «إنَّ اللَّهَ إذا غَضِبَ إنَّما يُعرَفُ غَضَبُهُ أنَّ المَلائِكَةَ الَّذين يَحمِلونَ العَرشَ يَجِدونَ ثِقلَهُ عَلى كَواهِلِهِم ؛ فَيَخِرّونَ سُجَّداً ، فَإذا ذَهَبَ الغَضَبُ خَفَّ ورَجَعوا إلى مَواقِفِهِم؟»
فَقالَ أبو الحسن عليه السلام : أخبِرني عَنِ اللَّهِ - تَبارَكَ وتَعالى - مُنذُ لَعَنَ إبليسَ إلى يَومِكَ هذا هُوَ غَضبانُ عَلَيهِ ، فَمَتى رَضيَ؟ وهُوَ في صِفَتِكَ لَم يَزَل غَضبانَ عَلَيهِ وعَلى أوليائِهِ وعَلى أتباعِهِ! كَيفَ تَجتَرِئُ أن تَصِفَ رَبَّكَ بِالتَّغييرِ مِن حالٍ إلى حالٍ ، وأنَّهُ يَجري عَلَيهِ ما يَجري عَلَى المَخلوقينَ؟! سُبحانَهُ وتَعالى! لَم يَزُل مَعَ الزّائِلينَ ، ولَم يَتَغَيَّر مَعَ المُتَغَيِّرينَ ، ولَم يَتَبَدَّل مَعَ المُتَبَدِّلينَ ، ومَن دونَهُ في يَدِهِ وتَدبيرِهِ ، وكُلُّهُم إلَيهِ مُحتاجٌ ، وهُوَ غَنيٌّ عَمَّن سِواهُ .۵

1.الأعراف : ۱۸۰ .

2.الحاقّة : ۱۷ .

3.غافر : ۷ .

4.طه : ۵ .

5.الكافي : ج ۱ ص ۱۳۰ ح ۲ ، بحار الأنوار : ج ۵۸ ص ۱۴ ح ۹ .

  • نام منبع :
    حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 44400
صفحه از 584
پرینت  ارسال به