۴ . نفى دگرگونى
۱۸۰. الكافى- به نقل از صفوان بن يحيى - : ابو قُرّه محدّث از من خواست او را نزد ابوالحسن الرضا عليه السلام ببرم. من از امام عليه السلام اجازه خواستم و اجازه داد. ابو قُرّه نزد امام عليه السلام آمد و از حلال و حرام پرسيد . سپس به ايشان گفت: پس شما قبول دارى كه خدا محمول است؟
امام رضا عليه السلام فرمود: «هر محمولى، مفعولٌ به است و به غير خود ، منسوب و نيازمند است (يعنى فعل حمل بر آن واقع شده و به حامل ، منسوب و محتاج است) . لفظ «محمول» دلالت بر كاستى دارد و لفظ «حامل» كه فاعل است، دلالت بر مدح دارد. همچنين است سخن كسى كه مىگويد: رو ، زير، بالا و پايين. خداوند فرموده است: «براى خداست نامهاى نيكو. پس او را به آن نامها بخوانيد». در هيچ يك از كتابهايش نفرموده است: او محمول است، بلكه فرموده : او در خشكى و دريا ، حامل است۱ و نگه دارنده آسمانها و زمين از فرو افتادن است.۲ ما سوى اللَّه ، محمولاند. هيچ گاه از كسى كه به خدا و عظمت او ايمان داشته ، شنيده نشده است كه در دعايش بگويد: يا محمول!
ابو قُرّه گفت: امّا او خود فرموده است: «و عرش پروردگارت را در آن روز ، هشت [فرشته ]بر سرِ خود حمل مىكنند». نيز فرموده است: «كسانى كه عرش را حمل مىكنند».
امام رضا عليه السلام فرمود: «عرش كه خدا نيست. عرش ، نام [و تعبيرى از ]علم و قدرت است، و عرش است كه همه چيز در آن است . آن گاه حمل كردن را به غير خود ، يعنى آفريدگانى از آفريدگانش، نسبت داده است؛ زيرا خداوند ، آفريدگانى را با حمل عرشش به عبادت و بندگى گرفته است كه اينان [در حقيقت] ، حاملان علم او هستند . آفريدگانى را با اين كار كه در پيرامون عرش او به تسبيح گويى بپردازند و به علم او كار كنند، و فرشتگانى را با اين كار كه كردارهاى بندگانش را بنويسند، و اهل زمين را هم با طواف به گِرد خانهاش به عبادت گرفته است، و خدا همان طور كه فرموده «بر عرش قرار گرفت». عرش و آنهايى كه آن را حمل مىكنند و آنهايى كه گرداگردش هستند، همه را خداوند ، حمل و نگهدارى مىكند و خداست كه نگه دارنده و سرپرست هر كسى، و فوق و بالاى هر چيزى است. كلمات «محمول» و «پايين» ، به تنهايى و بدون وصل شدن به كلمهاى ديگرى، در مورد خداوند به كار نمىرود كه در اين صورت ، لفظ و معنا خراب مىشود» .
ابو قُرّه گفت: پس اين روايت را تكذيب مىكنيد كه مىگويد: «هرگاه خدا خشم گيرد، فرشتگانى كه عرش او را بر دوش مىكشند ، سنگينىِ آن را بر دوش خود احساس مىكنند و در نتيجه به سجده مىافتند، و چون خشم او برطرف شود ، عرش سبُك مىگردد و فرشتگان به حال اوّل خود بر مىگردند»؟
ابوالحسن عليه السلام فرمود: «به من بگو: از زمانى كه خداوند - تبارك و تعالى - ابليس را لعنت فرمود و بر او خشم گرفت تا امروز ، كسى خشنود گشته است؟ طبق بيان تو كه خدا هميشه از شيطان و دوستان و پيروان او در خشم است [ ، پس بايد از آن زمان تا كنون ، حاملان عرش همچنان در سجود باشند!] . چگونه جرئت مىكنى پروردگارت را به دگرگون شدن از حالتى به حالتى وصف كنى و بگويى آنچه بر مخلوقات مىگذرد ، بر او نيز مىگذرد؟! منزّه و برتر است او [از اين اوصاف كه مىگويى] ! او مانند آفريدگان زوال و تغيير و تبديل نمىپذيرد، ما سواى او همه در اختيار او و تحت تدبير اوست. همگى به او نيازمندند و او از غير خود ، بىنياز است».