303
حکمت‌ نامه رضوی جلد اول

فصل سوم‏ : قضا و قدر

۳ / ۱

جايگاه‏هاى قضا و قدر در آفرينش‏

۲۱۸. المحاسن‏- به نقل از محمّد بن اسحاق - : ابو الحسن عليه السلام ۱ به يونس، وابسته على بن يقطين، فرمود: «اى يونس! در باره قَدَر، سخن نگو» .
گفت: من در باره قَدَر، سخن نمى‏گويم؛ بلكه مى‏گويم: به وجود نمى‏آيد ، مگر چيزى كه اراده و مشيّت و قضا و قدر خدا به آن تعلّق گيرد.
امام عليه السلام فرمود: «ولى من چنين نمى‏گويم؛ بلكه مى‏گويم: به وجود نمى‏آيد ، مگر آنچه كه مشيّت و اراده و قدر و قضاى خدا به آن تعلّق گيرد».
سپس فرمود: «آيا مى‏دانى مشيّت چيست؟» . گفت: نه.
فرمود: «آهنگِ چيزى كردن. آيا مى‏دانى اراده چيست؟». گفت: نه.
فرمود: «كامل نمودن مشيّت است».
[سپس‏] فرمود: «آيا مى‏دانى تقدير چيست؟». گفت: نه.
فرمود: «مهندسى و تعيين درازى و پهنا و مدّت عمر است».
سپس فرمود: «همانا خداوند، هر گاه چيزى را بخواهد، اراده‏اش مى‏كند و هر گاه اراده‏اش كرد، تقديرش مى‏نمايد و هر گاه تقديرش كرد، به آن حكم مى‏كند و هر گاه حكم داد، اجرايش مى‏كند» .

1.در اينجا، مقصود، از «ابوالحسن»، مى‏تواند امام كاظم عليه السلام يا امام رضا عليه السلام باشد.


حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
302

الفصل الثالث‏ : القَضاءُ والقَدَرُ

۳ / ۱

مَواقِعُ القَضاءِ وَالقَدَرِ فِي الخِلقَةِ

۲۱۸. المحاسن عن محمّد بن إسحاق : قالَ أبو الحَسَنِ عليه السلام ليونُسَ مَولى عَليِّ بنِ يَقطينٍ : يا يونُسُ ، لا تَتَكَلَّم بِالقَدَرِ . قالَ : إنّي لا أتَكَلَّمُ بِالقَدَرِ ، ولكِنّي أقولُ : لا يَكونُ إلّا ما أرادَ اللَّهُ وشاءَ وقَضى وقَدَّرَ .
فَقالَ : لَيسَ هكَذا أقولُ ، ولكِنّي أقولُ : لا يَكونُ إلّا ما شاءَ اللَّهُ وأرادَ وقَدَّرَ وقَضى .
ثُمَّ قالَ : أتَدري ما «المَشيئَةُ؟» فَقالَ : لا . فَقالَ : هَمُّهُ بِالشَّي‏ءِ .
أوَتَدري ما «أرادَ؟» قالَ : لا . قالَ : إتمامُهُ عَلَى المَشيئَةِ .
فَقالَ : أوَتَدري ما «قَدَّرَ؟» قالَ : لا . قالَ : هُوَ الهَندَسَةُ ؛ مِنَ الطّولِ والعَرضِ والبَقاءِ .
ثُمَّ قالَ : إنَّ اللَّهَ إذا شاءَ شَيئاً أرادَهُ ، وإذا أرادَهُ قَدَّرَهُ ، وإذا قَدَّرَهُ قَضاهُ ، وإذا قَضاهُ أمضاهُ .۱

1.المحاسن : ج ۱ ص ۳۸۰ ح ۸۴۰ ، بحار الأنوار : ج ۵ ص ۱۲۲ ح ۶۹ .

  • نام منبع :
    حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 44947
صفحه از 584
پرینت  ارسال به