ر . ك : دانشنامه قرآن و حديث : ج ۸ ص ۱۱۳ (فصل يكم : چيزهايى كه ايمان به آنها واجب است) .
۱ / ۵
گونههاى ايمان
۴۸. تحف العقول- به نقل از فضل - : به ابوالحسن الرضا عليه السلام گفتم: يونس بن عبد الرحمان مىگويد : شناخت [و ايمان ]اكتسابى است.
فرمود: «نه . درست نمىگويد . خدا [آن را] به هر كس كه بخواهد ، مىبخشد . آن را در بعضى پا بر جا مىدارد و در بعضى ديگر ، عاريه مىگذارد. شناخت [و ايمان ]پا بر جا، آن است كه خداوند ، هرگز آن را سلب نمىكند، و عاريه آن است كه به شخصى داده مىشود و سپس خداوند ، آن را از او مىگيرد» .
۴۹. قرب الإسناد- به نقل از بزنطى - : ابوالحسن الرضا عليه السلام شبى با ما در مسجد خانه معاويه وعده گذاشت . [طبق وعدهاش ]آمد و سلام كرد و فرمود: «هنگامى كه خداوند - تبارك و تعالى - پيامبرش را از دنيا بُرد، مردم كوشيدند نور خدا را خاموش كنند ؛ امّا خواست خدا اين بود كه نور خود را كامل گردانَد. زمانى هم كه ابو الحسن اوّل (امام كاظم عليه السلام ) در گذشت، على بن ابى حمزه كوشيد نور خدا را خاموش سازد ؛ امّا خواست خدا اين بود كه نورش را كامل گردانَد. خداوند ، شما را به امرى هدايت فرموده كه مردم آن را نمىشناسند. پس خدا را براى اين نعمتى كه به شما ارزانى داشته است ، ستايش كنيد. جعفر (امام صادق عليه السلام ) مىفرمود: "مستقرّ است و مستودع" مستقر ، همان ايمان استوار و پا بر جاست و مستودع ، ايمان عاريتى . خداوند ، شما را به امرى هدايت فرموده كه مردم آن را نمىشناسند . پس خدا را براى اين نعمتى كه به شما ارزانى داشته است، سپاس گوييد».