فصل پنجم : نمونهاى از سرودههاى قرن پنجم
۵ / ۱
سيّد رضى۱
گروهى كه پيامبر خدا از آن گروه استو برطرف كننده گرفتارى ، هنگام گرفتارى است
و داماد او كه جانش را در راه او بخشيدو شمشير خدا در روز غوغا و نبرد
نخستين پاسخ دهنده به دعوت كنندهكه در پاسخ دعوت ، كسى بر او سبقت نگرفت.
سپس دو سبط شهيد او كه آن يكىبا نوشيدن زهر و اين يكى با لبه شمشير كشته شدند
و على و پسرش باقر و صادق در گفتارو موسى و رضا
و على و پدر و پسرشو آن كه مردم منتظرند كه فردا بيايد.
اى كوههاى مجد و عزّت و سربلندىو ماههاى شب چهارده زمينى و روشنايى و رفعت
شمايان شفادهنده بيمارىِ كورى هستيدو فرداى قيامت از حوض سيراب كننده مىنوشانيد.۲
1.شريف رضى ذو الحسبين (داراى دو نژاد اصيل از طرف پدر و مادر) ابوالحسن محمد بن ابى احمد صاحب المنقبتين (صاحب دو منقبت) ، حسين بن موسى بن محمد بن موسى بن ابراهيم پسر امام كاظم عليه السلام ، به سال ۳۵۹ هجرى در بغداد زاده شد و به سال ۴۰۶ در گذشت و در خانهاش در بغداد به خاك سپرده شد ، و جنازهاش بعداً به كربلا منتقل گرديد .
پدر و مادر او: شريف رضى مجد و بزرگوارى را از پدر و مادرى جليل القدر ، علوى طالبى به ارث برده ، و از همين رو به ذوالحسبين ملقب شده است . او كتابهايى دارد از جمله : مجازات الآثار النبوية ، تلخيص البيان عن مجازات القرآن ، الخصائص و نهج البلاغه. او توانمندترين شاعر قريش است كه فصيحترين عربهايند ؛ براى اين كه او زيادگوى خوبگوى است ، در حالى كه خوبگويانى هستند كه زيادگو نيستند ، و زيادهگويانى كه خوب گو نيستند . او يكى از عالمان روزگارش بوده و نزد بزرگان فاضلى درس خواند . او اديب ، خبره ، شاخص ، فقيه ، متبحّر ، متكلّم حاذق و مفسّر قرآن و حديث پيامبر خدا ، و اهل حلقه درس بود . جايگاه علمى برادرش سيد مرتضى ، جايگاه او را تحت الشعاع قرار داد، همان گونه كه جايگاه شاعرى او ، شعر برادرش را تحت الشعاع خود قرار داد . از اين روست كه عالمى گفته است : اگر سيد رضى نبود ، سيد مرتضى توانمندترين شاعران بود و اگر سيّد مرتضى نبود ، سيّد رضى عالمترين مردمان بود . همان طور كه شريف رضى شاعر بىهمتا بود ، نويسندهاى شيوانويس و قلم به دستى توانمند بود . كتاب رسائل در سه جلد از نگاشتههاى او بوده است .
2.المناقب، ابن شهر آشوب: ج ۱ ص ۳۱۳.