۳ / ۲
دعبل خزاعى۱
اگر آن كسانى كه به آنها امروز يا فردا اميددارم نبودند ،در پى حسرت آنان ، قالب تهى مىكردم.
ظهور امامى كه ناگزير ظهور خواهد كردو به نام خداوند و با بركتها به پا مىخيزد.۲
در ميان ما هر حق و باطلى را روشن مىكندو به نعمتها و نقمتها جزا مىدهد.
اى جان من ! شاد باش و شادمانبراى آمدن آن كه آمدنش دور نيست
و بى تابى مكن از دوام ستم؛چرا كه توانم را مىبينم كه فرمان به پايدارى مىدهد.
اگر خداى مهربان اين زمان مرا نزديك گرداندو عمرم را طولانى كند و زمان در گذشتم را تأخير بيندازد،
شفا مىيابم ، و به خودم اندوهى راه نمىدهمو شمشير و نيزهام را با خون دشمنان سيراب مىكنم.۳
1.ابو على دِعبِل بن على بن رَزين خُزاعى، در سال ۱۴۸ ق، زاده شد. وى، شاعر و اديب بود و از برترينِ شاعران قرن سوم هجرى به شمار مىرود. وى به اهل بيت عليهم السلام ، فراوان مهر مىورزيد. از وى شنيده شد كه مىگفت: «من، پنجاه سال است كه چوبه دار خود را بر دوش مىكشم؛ امّا كسى نيافتم كه مرا بر آن بياويزد»؛ چرا كه پيوسته از خاندان نبوّت، به شدّت، دفاع مىكرد و با مخالفان آنان، مبارزه مىنمود. وى، قصيده مشهور «تائيه» خود (قصيده «مَدارس آيات») را براى امام رضا عليه السلام خواند.
جاحظ گفته است: شنيدم كه دِعبِل بن على مىگويد: «شصت سال است كه هيچ روزى را بدون سرودن شعرى نگذراندهام». وى به سال ۲۴۶ ق، در كهنسالى، مظلومانه در حومه اهواز به شهادت رسيد و پيكرش را به شوش دانيال، حمل كردند و در آن جا به خاك سپردند. امروزه، بارگاه با شكوهى بر مزار وى ساخته شده است.
2.در بعضى نسخههاى عيون أخبار الرضا عليه السلام (از جمله نسخه عبد الرزاق مقرّم، ياد شده در كتابش ولادة القائم و نسخه كتابخانه اميرالمؤمنين نجف كه علامه امينى در الغدير از آن نقل كرده است) و نيز در بعضى نسخههاى كمال الدين صدوق (از جمله نسخه مجلس سنا كه اكنون در كتابخانه مجلس در تهران نگهدارى مىشود و نسخه عبد الرزاق مقرّم كه در كتاب پيش گفتهاش از آن نقل كرده است)، اين روايت ديده مىشود كه: امام رضا عليه السلام چون اين بيت را شنيد، به پا خاست و دست بر سرگذاشت و فرمود: «پروردگارا! فرجش را نزديك و خروجش را آسان گردان».
3.كشف الغمة: ج۳ ص ۱۱۷، روضة الواعظين: ص ۲۹۳، بحار الأنوار: ج ۴۹ ص ۲۵۰، سيماى امام مهدى در آيينه شعر عربى: ص ۹۱.