۱۳ / ۸
صبا كاشانى۱
اى صاحب شرع، پرده برداردجّالى چند را نگون آر
اى صدرنشينِ مَسند شرعاى صدر تو اصل و آسمان فرع
اى شحنه۲ چارسوق۳ عالمقومى دزدان امين، زهى غم
اى زيب و ساده۴ سليمانفوجى ديوان به صدر ايوان
اى اين گَله را شُبان ز دادارجوقى۵ گرگان به گلّه زنهار۶
موش غله خور ممان۷ به غلّهگرگِ گلهدر بِران ز گلّه
اى شير خدا خداى را سختنيكان را از بَدان نگون بخت
شيران سياه و زردگوشانمجروحانِ پلنگ و موشان
بگشاى كه بسته كردگارتجاندارويشان به ذوالفقارت
الماس دو سر۸ ز كان۹ برون كنسنگ در و دشت، لعلگون كن
بُرقع۱۰ ز جمال خود براندازاين مشت جهود۱۱ را سر انداز.۱۲
1.فتح على خان كاشانى، فرزند آقا محمّد خان، متخلّص به صبا، ملكالشعراى دربار فتحعليشاه قاجار و سرآمد شاعران دربار بوده است. داراى تأليفاتى از جمله ديوان اشعار است. زادروز وى بهدرستى معلوم نيست و با استدلالى كه ملكالشعراى بهار در مقدمه خود بر كتاب گلشن صبا كرده، در حدود سال ۱۱۷۹ق در كاشان اتفاق افتاده است. صبا در ۵۹ يا ۶۰سالگى به تاريخ ۱۲۳۸ق در تهران درگذشت.
2.شحنه : نگهبان ، داروغه .
3.چارسوق : چهار سو .
4.وساده : مَسند و تخت .
5.جوق : گروه ، دسته .
6.زنهار : زينهار ، امان ، مراقب باش .
7.ممان : مگذار .
8.الماس دو سر : كنايه از شمشير ذوالفقار .
9.كان : معدن .
10.بُرقع : روبند ، نقاب .
11.جهود : يهود ، يهودى .
12.ديوان فتحعلى خان صبا: ص ۷۶۲، دانشنامه شعر مهدوى: ج ۱ ص ۳۴۶.