فصل يازدهم : نمونههايى از سرودههاى قرن يازدهم
۱۱ / ۱
ميرزا ابوالحسن حسينى فراهانى۱
شاه زمانه ، مهدىِ هادىلقب كه هستمعصوم از پدر به پدر تا ابوتراب
شاهى كه آفتاب به راى منير اوجويد به سان ذرّه به خورشيد، انتساب
دارم ز بيمِ عدلش بر ديده آستينترسم كه سيلِ اشك كند خانهام خراب
شد چون ركابِ ديدهام از نور وى نصيبدر انتظار آن كه كند پاى در ركاب
شاها تو آن امامى كز خاك پاى تويعنى كه بر سپهر برين مىكند عِتاب
آن كس كه دامن تو به امّيد ديگرىاز كف گذاشت بس بوَد او را همين عذاب
اين بس عذابِ تشنه كه از آب بگذردو آن گه به قصد آب نهد روى بر سراب.۲
1.ميرزا ابوالحسن حسينى فراهانى ، متخلّص به «فراهانى» ، شاعر و اديب پارسىگوى قرن يازدهم هجرى است . در تذكرهها او را به نامهاى «حسن فراهانى» ، «حسن قمى» ، «ابوالحسن فراهانى» و «ابوالحسن تفرشى» ياد كردهاند . وى صاحب رساله معروف شرح مشكلات ديوان انورى است. ديوان شعرى نيز از او به جاى مانده است . قتل ابوالحسن فراهانى در سال ۱۰۴۰ ق رخ داد (تذكره نصرآبادى : ص ۲۷۶ ، تذكره ميخانه : ص ۸۰۴ ، دانشمندان آذربايجان : ص ۳۶۰) .
2.ديوان فراهانى: ص ۷۵، دانشنامه شعر مهدوى: ج ۱ ص ۱۴۳.